رمان نهایی هرمان هسه، که در سال 1946 جایزه نوبل ادبیات را به دست آورد، "بازی شیشه ای" داستان شگفت انگیزی از پیچیدگی زندگی مدرن و همچنین کلاسی از ادبیات مدرن است.
در قرن بیست و یکم، بازی Bead Glass داستان یوزف نکته است که در کاستیا واقع شده است و جامعه ای که در آن جامعه برای رشد و شکوفایی نخبگان فکری فراهم شده است. از زمان کودکی، Knecht با تسلط بر بازی Glass Bead مورد استفاده قرار گرفته است، که نیازمند تلفیق زیبایی شناسی و هنرهای علمی مانند ریاضیات، موسیقی، منطق و فلسفه است که او در بزرگسالی به دست می آید و تبدیل به یک مگدر لودی (Master of the Game )
خرید کتاب بازی مهره ی شیشه ای
جستجوی کتاب بازی مهره ی شیشه ای در گودریدز
معرفی کتاب بازی مهره ی شیشه ای از نگاه کاربران
یک دوست من (یک ریاضیدان خالص) می گوید که بازی Bead Glass به وضوح ریاضیات خالص را در شکل نازک پوشانده است. آن را دقیقا نمیدانم، اما من هنوز شگفت زده شده است که چند نفر وجود دارد که به نظر می رسد به این نظریه اعتقاد دارند. شما فکر می کنید که حداقل یک نظر اقلیت محترم است. آن را به اطراف بچرخانید: اگر بازی ریاضیات خالص را نداشته باشد، آن چیست؟ فقط چیزی که او ساخته است، به طور خاص اشاره به یک رشته فکری واقعی نیست، اما یک ترکیب فرضی از همه آنها است؟ آیا جایگزین مناسب دیگری وجود دارد؟ شخصا، من مانندpure ریاضیات حساب @ را دوست دارم.
مشاهده لینک اصلی
ناامیدی که نیاز به بازتاب دارد ...
مشاهده لینک اصلی
هنگام خواندن این کتاب، ناامید شدم. من آن را به عنوان بسیار حرکت و بسیار قابل توجه به یاد می آورم. پس از خواندن مجدد، آن را خسته کننده و موهوم یافت. هس سعی می کند نوع جدیدی از رمان را بنویسد که بر مبنای ایده ها به جای درگیری باشد. او موفق است، اما محصول نهایی خسته کننده است. من نیز با این فرض که زندگی ذهن فقط برای مردان باز بود، مضطرب بود - زنان به نحوی واجد شرایط برای به اشتراک گذاشتن دنیای شگفت انگیز ایده ها نیستند. Hmmph
مشاهده لینک اصلی
این یک کلاسیک واقعا فراموش نشدنی است که داستان علمی تخیلی، ماجراجویی، فلسفه و عناصر مربوط به آن را در یک داستان به خوبی نوشته شده است.
مشاهده لینک اصلی
بازی مهره شیشه ای Hesses نهایی کار است، و قرار است که ایده های خود و فلسفه را به طور کامل تر از آنچه قبلا. بر طبق پیشگویی من توسط Ziolkowski، این کتاب نشان دهنده پیشرفت فراتر از روحیه ساده، خودخواهانه سیذارتا و جنجال نیتشوی Steppenwolf است. او همچنین بر روی فرم کتاب ها سخن می گوید: یک روایت توسط یک دانشگاه علمی شنیع در مورد زندگی یک استاد نورانی. مانند Carlsyles Sartor Resartus، به معنای جدا شدن وحشیانه در آنچه که راوی نمی تواند در مورد واقعیت جادویی وضعیت را تشخیص دهد، هرچند هسن به شگفتی باز مانند داستان Teufelsdroeckhs نمی رسد. در حالی که Carlsyle غیر قابل پیش بینی است، روایت Hesses کم است کلید و تکراری بسیاری از این را می توان در Hesses رادیکال خشن، اما من هرگز مطمئن نیستم که چه مقدار است. من بیشتر کتاب را صرف تلاش برای فهمیدن آنچه که به معنای فلسفه جدی بود و رد صحیح اعتقادات پیشین هسس بود، صرف کردم. لحظه های مقدس هسس تلاش برای ساخت معنویت سکولار اغلب من را بعنوان حداقل متقاعد کردند . به عنوان مثال، به طور شگفت تر او شخصیت سنت سکولار را توصیف کرد، بیشتر احساس کردم او اثرات یک مورد جدی از آلزایمر را توصیف می کند. هر زمان که او به معنای صلح یا لبخند کودکانه اشاره کرد، آنها بیشتر به نظر می رسیدند ترسناک او دوباره و دوباره به طور قاطعانه، تنها نشانه های حکمت شخصیت ها بازگشت، تا زمانی که نمیتوانستم کمک کنم اما آنها را بی اعتمادی کردم. مطمئنا یک طنز گزنده در استاد قدیمی شرقی است که چند کلمه صحبت می کند، از آنجایی که کسانی که او صحبت می کنند به ندرت به نظر می رسد برای درک. معمولا دانشجویان جهل خود را سرزنش می کنند، اما اگر کارشناسی ارشد دچار استرس می شود؟ این ایده بسیار جذاب است و بسیار سرگرم کننده است. با این حال، سخت است که این طرز تفکر عمیق را با تناقض کلی کار به توافق برسانیم. هسه ایده هایش را از زمین نگذاشته است، حداقل این که نمیتوانم ببینم. به نظر می رسید به نظر می رسید. با این حال، صدای فیلسوف شاعر و نوازنده ای که از روایت خشمی به بینش ناگهانی رسیده بود، وجود نداشت. به نظر میرسد که ترفند قدیمی Lovecrafts از توصیف اینکه چگونه یک دیدگاه وحشتناک به جای توصیف وحشت، شخصیت خود را تحت تاثیر قرار دادن شخصیت قرار داد. اما برای من نیازی به گفتن درباره نیچه، طنزآمیز روشنگری و فیلسوفان شاعر نیست. او در متن نقش مهمی دارد، به معنای واقعی کلمه: شخصیت های ناپایدار و درخشان شخصیت کاریکاتور از فیلسوف با نفوذ است و شاید ناگفته نماند که جذب او بیشترین جذابیت کتاب را در بر داشت. این تنها بیان فلسفه های او نبود. اما هسن از او سخن گفت. بخش هایی که او را توصیف می کنند، در کتاب بسیار شگفت انگیز و دلهره آور است که کنجکاو است، زیرا او به عنوان کاملا ناقص و فریبنده در اندیشه ارائه می شود، هر چند هنوز هم درخشان است. حتی زمانی که شخصیت اصلی آن را نادیده می گیرد و یا لفاظی هایش را تضعیف می کند، به نظر نمی رسد که هس به نیروی نیچه برسد. او توانایی خود را برای از بین بردن بخشی از یک استدلال، یک ایده یا تفکر و با دقت و بینش ستایش می کند، زیرا شما برای اولین بار متوجه می شوید که چقدر قابل توجه است یا اینکه چگونه احمقانه است. بنابراین، هسه خود این توانایی عالی را از دست نمی دهد ، انتقادات او را نسبت به موضوعش کمتر می کند. با این حال، این نیز به نظر می رسد تقریبا عمیق در بخش Hesses است. از یک نقطه، شخصیت گوش می دهد به عنوان نظارت بر نیچه ادامه می دهد در مورد بی معنی تاریخ است. این نماینده عقیده کلی هسس ایدئولوژی / دیدگاه دودویی از نوعی جامعه مدنی سکولار و آکادمیک است که با غم و غصه های قهرمانان، ارتباط با جهان را از دست داده است. اما به نظر می رسد که دهان به نظر می رسد مناسب است. بدیهی است، تعریف مجدد سیالیت تاریخ و افرادی که در سنت هگلی ساخته شده بود، وجود دارد، اما به سختی منسوخ انسانی بشریت است که در اینجا مطرح شده است. نیچه خود را در تاریخ، استادان قدیمی، متفکران قدیمی، و ایده هایی مانند فلسفه های دیونیسون و آپولونیا فرو برد. شاید شخصیت به سادگی راحت باشد، هرچند که تلاش های تاریخی خود را برای تسخیر ایده های فلسفی واقعی در برابر دیگران تضعیف می کند. شاید این فقط یکی دیگر از نشانه های تأثیرات مضر Hitler's Heidegger و Nietzsches خواهرش بود که امروزه آن را دیده است. پس از سرزنش خاموش خود برای سخن گفتن از دوستانش، او را سرزنش می کنید، شخصیت اصلی ما در سخنرانی مشابه خود، پایان فصل همان، در مورد بالا بردن دنیای افکار و اندیشه ها در برابر زشتی بشریت؛ سخنرانی حتی به نظر می رسد به ماموریت در فرم و سبک دوستان خود قبل از افکار. به من، من احساس ناامید از پیام Hesses. در عوض، او دوباره از آنچه که او بعدها ستایش کرد، خشمگین است، یا نمیتواند فلسفه خود را به روشنی نمایش دهد، یا بین دو راه خروج بشریت به خاطر آرمانها، بدون اشاره به ما آنچه را که برای جدا کردن آنها وجود دارد، تحسین می کند. نیچه ایستاده است و من فکر می کنم نه فقط به خاطر اینکه من مرد نیچه هستم
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب بازی مهره ی شیشه ای
خرید کتاب بازی مهره ی شیشه ای
جستجوی کتاب بازی مهره ی شیشه ای در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
ناامیدی که نیاز به بازتاب دارد ...
مشاهده لینک اصلی
هنگام خواندن این کتاب، ناامید شدم. من آن را به عنوان بسیار حرکت و بسیار قابل توجه به یاد می آورم. پس از خواندن مجدد، آن را خسته کننده و موهوم یافت. هس سعی می کند نوع جدیدی از رمان را بنویسد که بر مبنای ایده ها به جای درگیری باشد. او موفق است، اما محصول نهایی خسته کننده است. من نیز با این فرض که زندگی ذهن فقط برای مردان باز بود، مضطرب بود - زنان به نحوی واجد شرایط برای به اشتراک گذاشتن دنیای شگفت انگیز ایده ها نیستند. Hmmph
مشاهده لینک اصلی
این یک کلاسیک واقعا فراموش نشدنی است که داستان علمی تخیلی، ماجراجویی، فلسفه و عناصر مربوط به آن را در یک داستان به خوبی نوشته شده است.
مشاهده لینک اصلی
بازی مهره شیشه ای Hesses نهایی کار است، و قرار است که ایده های خود و فلسفه را به طور کامل تر از آنچه قبلا. بر طبق پیشگویی من توسط Ziolkowski، این کتاب نشان دهنده پیشرفت فراتر از روحیه ساده، خودخواهانه سیذارتا و جنجال نیتشوی Steppenwolf است. او همچنین بر روی فرم کتاب ها سخن می گوید: یک روایت توسط یک دانشگاه علمی شنیع در مورد زندگی یک استاد نورانی. مانند Carlsyles Sartor Resartus، به معنای جدا شدن وحشیانه در آنچه که راوی نمی تواند در مورد واقعیت جادویی وضعیت را تشخیص دهد، هرچند هسن به شگفتی باز مانند داستان Teufelsdroeckhs نمی رسد. در حالی که Carlsyle غیر قابل پیش بینی است، روایت Hesses کم است کلید و تکراری بسیاری از این را می توان در Hesses رادیکال خشن، اما من هرگز مطمئن نیستم که چه مقدار است. من بیشتر کتاب را صرف تلاش برای فهمیدن آنچه که به معنای فلسفه جدی بود و رد صحیح اعتقادات پیشین هسس بود، صرف کردم. لحظه های مقدس هسس تلاش برای ساخت معنویت سکولار اغلب من را بعنوان حداقل متقاعد کردند . به عنوان مثال، به طور شگفت تر او شخصیت سنت سکولار را توصیف کرد، بیشتر احساس کردم او اثرات یک مورد جدی از آلزایمر را توصیف می کند. هر زمان که او به معنای صلح یا لبخند کودکانه اشاره کرد، آنها بیشتر به نظر می رسیدند ترسناک او دوباره و دوباره به طور قاطعانه، تنها نشانه های حکمت شخصیت ها بازگشت، تا زمانی که نمیتوانستم کمک کنم اما آنها را بی اعتمادی کردم. مطمئنا یک طنز گزنده در استاد قدیمی شرقی است که چند کلمه صحبت می کند، از آنجایی که کسانی که او صحبت می کنند به ندرت به نظر می رسد برای درک. معمولا دانشجویان جهل خود را سرزنش می کنند، اما اگر کارشناسی ارشد دچار استرس می شود؟ این ایده بسیار جذاب است و بسیار سرگرم کننده است. با این حال، سخت است که این طرز تفکر عمیق را با تناقض کلی کار به توافق برسانیم. هسه ایده هایش را از زمین نگذاشته است، حداقل این که نمیتوانم ببینم. به نظر می رسید به نظر می رسید. با این حال، صدای فیلسوف شاعر و نوازنده ای که از روایت خشمی به بینش ناگهانی رسیده بود، وجود نداشت. به نظر میرسد که ترفند قدیمی Lovecrafts از توصیف اینکه چگونه یک دیدگاه وحشتناک به جای توصیف وحشت، شخصیت خود را تحت تاثیر قرار دادن شخصیت قرار داد. اما برای من نیازی به گفتن درباره نیچه، طنزآمیز روشنگری و فیلسوفان شاعر نیست. او در متن نقش مهمی دارد، به معنای واقعی کلمه: شخصیت های ناپایدار و درخشان شخصیت کاریکاتور از فیلسوف با نفوذ است و شاید ناگفته نماند که جذب او بیشترین جذابیت کتاب را در بر داشت. این تنها بیان فلسفه های او نبود. اما هسن از او سخن گفت. بخش هایی که او را توصیف می کنند، در کتاب بسیار شگفت انگیز و دلهره آور است که کنجکاو است، زیرا او به عنوان کاملا ناقص و فریبنده در اندیشه ارائه می شود، هر چند هنوز هم درخشان است. حتی زمانی که شخصیت اصلی آن را نادیده می گیرد و یا لفاظی هایش را تضعیف می کند، به نظر نمی رسد که هس به نیروی نیچه برسد. او توانایی خود را برای از بین بردن بخشی از یک استدلال، یک ایده یا تفکر و با دقت و بینش ستایش می کند، زیرا شما برای اولین بار متوجه می شوید که چقدر قابل توجه است یا اینکه چگونه احمقانه است. بنابراین، هسه خود این توانایی عالی را از دست نمی دهد ، انتقادات او را نسبت به موضوعش کمتر می کند. با این حال، این نیز به نظر می رسد تقریبا عمیق در بخش Hesses است. از یک نقطه، شخصیت گوش می دهد به عنوان نظارت بر نیچه ادامه می دهد در مورد بی معنی تاریخ است. این نماینده عقیده کلی هسس ایدئولوژی / دیدگاه دودویی از نوعی جامعه مدنی سکولار و آکادمیک است که با غم و غصه های قهرمانان، ارتباط با جهان را از دست داده است. اما به نظر می رسد که دهان به نظر می رسد مناسب است. بدیهی است، تعریف مجدد سیالیت تاریخ و افرادی که در سنت هگلی ساخته شده بود، وجود دارد، اما به سختی منسوخ انسانی بشریت است که در اینجا مطرح شده است. نیچه خود را در تاریخ، استادان قدیمی، متفکران قدیمی، و ایده هایی مانند فلسفه های دیونیسون و آپولونیا فرو برد. شاید شخصیت به سادگی راحت باشد، هرچند که تلاش های تاریخی خود را برای تسخیر ایده های فلسفی واقعی در برابر دیگران تضعیف می کند. شاید این فقط یکی دیگر از نشانه های تأثیرات مضر Hitler's Heidegger و Nietzsches خواهرش بود که امروزه آن را دیده است. پس از سرزنش خاموش خود برای سخن گفتن از دوستانش، او را سرزنش می کنید، شخصیت اصلی ما در سخنرانی مشابه خود، پایان فصل همان، در مورد بالا بردن دنیای افکار و اندیشه ها در برابر زشتی بشریت؛ سخنرانی حتی به نظر می رسد به ماموریت در فرم و سبک دوستان خود قبل از افکار. به من، من احساس ناامید از پیام Hesses. در عوض، او دوباره از آنچه که او بعدها ستایش کرد، خشمگین است، یا نمیتواند فلسفه خود را به روشنی نمایش دهد، یا بین دو راه خروج بشریت به خاطر آرمانها، بدون اشاره به ما آنچه را که برای جدا کردن آنها وجود دارد، تحسین می کند. نیچه ایستاده است و من فکر می کنم نه فقط به خاطر اینکه من مرد نیچه هستم
مشاهده لینک اصلی