کتاب خوشبختی در راه است

اثر آلیس مونرو از انتشارات ققنوس - مترجم: مهری شرفی-نوبل ادبیات

ده داستان فوق العاده جدید توسط یکی از محبوب ترین و تحسین نویسندگان - برنده جایزه بین المللی مرد بوکر 2009.

در داستان اول یک زن جوان و مادر از درد بیقراری از دست دادن سه فرزندش از یک منبع شگفت انگیز رهایی یافته است. در یکی دیگر، یک زن جوان، پس از گمراهی غیرمعمول و تحقیر آمیز، به شیوه ای باهوش و شگفت انگیز واکنش نشان می دهد. داستان های دیگر "حباب های عمیق" را در یک ازدواج، بی رحمانه ی بی قید و شرط بچه ها، و چگونگی چهره وحشت زده ی پسر بدست آورده است. و در داستان اصلی طولانی، همراه ما سوفیا کواالفسکی، مهاجری روسی و ریاضیدان قرن نوزدهم، همراه با سفر زمستانی است که او را از ریکی می برد، جایی که از عاشق او دیدن کرد، به پاریس، آلمان و دانمارک، جایی که او یک ملاقات سرنوشت ساز با دکتر محلی و در نهایت به سوئد، جایی که او به تنها دانشگاه در اروپا می خواهد به استخدام یک ریاضیدان زن بپردازد.

با آگاهی و آسودگی، آلیس مونرو یکبار دیگر پیچیده تر می کند حوادث و عواطف دشوار را به داستان هایی می اندازد که بر روی روش های غیر قابل پیش بینی که در آن مردان و زنان جا به جا شده و اغلب فراتر از آنچه در زندگی شان اتفاق می افتد، روشن می شود.

شادمانی بیش از حد ، تحریک آمیز و حتی جسورانه مجموعه.


خرید کتاب خوشبختی در راه است
جستجوی کتاب خوشبختی در راه است در گودریدز

معرفی کتاب خوشبختی در راه است از نگاه کاربران
اگر عملکرد داستان به تهیه نقشه برای زندگی بشر باشد، مجموعه ی آلیس مونروس، بیش از حد خوشبختی، یکی از بهترین آثار داستانی است که در سال 2009 منتشر شده است. در این داستان خانم مونرو یک سیستم نماد ظریف ایجاد کرده است که نشان دهنده آن است راه ها زنان را از قلمرو خطرناک عشق و دوستی می گیرند. اکثر مشکلات آنها توسط مردان مطرح می شود، گرچه بسیاری از زنان خیالی و احتمالا شره ای که این داستان ها را جمع می کنند، وجود دارد. خانم مونرو یک ناظر حاد و انتقادی از آسیب شناسی شخصیتی است که توسط یک فمینیست قدیمی مانند خودم جامعه جامعه پدرسالارانه را مطرح می کند و شرح او از پدر در داستان @ Face @ یکی از پرتره ترین و ویرانگرترین یک عضو کلاس ممتاز من می گوید: \"من پدرم به کالج رفتم، به یک برادری پیوسته بودم، آنچه را که به عنوان یک زمان قدیم نامگذاری شده بود، وارد کسب و کار بیمه شدم، زمانی که کارخانه دستکش دستپاچه شد. او در سراسر دانشگاه شهری بسیار محبوب بود چون او در کالج بوده است ... در خانه پدر و مادر من با کیفیت ترین کیفیت توانایی نفرت و نفرت بود. در حقیقت این دو فعل اغلب با هم رفتند. او از غذاهای خاص، خودروها، موسیقی، گفتار و روش لباس، کمدین های رادیو و بعدها شخصیت های تلویزیونی، و همچنین مجموعه ای معمول از مسابقات و کلاس هایی که عادت به نفرت و نومیدی بودن آن بود (هرچند شاید نه بنابراین کاملا به عنوان او) در روز خود. در واقع اکثر عقاید او هیچ استدلالی را در خارج از خانه ما، در شهر ما، همراه با اصحاب قایقرانی و یا برادران قدیمی برادری خود پیدا نکردند. من فکر می کنم این شدت وحشتناکی بود که ناخوشایندی را به وجود آورد که می توانست تحسینش را نیز افزایش دهد. سلاح هایی که زنان در این داستان ها در مبارزه نابرابر خود برای عشق و زنده ماندن به کار می برند، عقل و روایت آنهاست. به نظر می رسد به نظر نمی رسد که به آنها کمک کند در همه، اما داستان ها آنها می گویند قدرت تغییر زندگی (به طور مناسب به نام @ داستانی @)، حفظ زندگی (در @ رایگان رادیکالز @)، و منجر به قتل (من معتاد می گویند که در آن داستان، در مورد شما می خواهید تعجب). از سوی دیگر، زنان می توانند از طریق داستان هایی که مردان به آنها گفته اند، گمراه شوند. خانم مونرو به طور ضمنی در قدرت خود معتبر نیست. احتمالا شما و من هم اگر می توانستیم اینگونه بنویسیم. در اینجا به هیچ وجه فوقالعادهی استعاره و صفتی اطلاق نمیشود، همانطور که در مورد بسیاری از واقعگرائیهای مرسوم مدرن (و همچنین غیر واقعیگرای لرزان) نیز وجود دارد، بنابراین آنچه که وجود دارد، به طور قابل ملاحظه ای موثر است. زبان خانم مونرو در خود هدف نیست، بلکه ابزاری برای شخصیت لمس و طرح بندی است. بله، هر یک از داستانها دارای طرح کامل و محکم و اغلب شگفت انگیز است و به ساختار آن بستگی ندارد (همانطور که بسیاری از داستان های مدرن). خانم مونرو موفق به تعادل کامل زبان، طرح و شخصیت می شود، به طوری که هیچ یک از این عناصر میکروفون را جذب نمی کند و دیگران را غرق می کند. اگر من مجبور بودم با این داستان (و به نظر می رسید که آن را انجام می دادم) می شود که آنها نیز کاملا ساخته شده است. آنها خیلی هموار می شوند و در ذهن نمی گذارند که بعضی از داستان های کم مهارت بیشتر بتوانند انجام دهند. شاید خواننده به برخی از زبری از بافت نیاز داشته باشد تا همه چیز را حفظ کند، زیرا تصویری که با من باقی می ماند، راوی دختر ازWenlock Edge @ است که او را پشت سر گذاشته است و در کتابخانه زیبای آقای پوروویس قرار دارد و او را انتخاب می کند ازA Shropshire لاد @ این داستان شرم، تحقیر جنسی، و انتقام، یکی از دو مورد من در مجموعه است، یکی دیگر که عنوان عنوان است، @ Tooo Much Happiness @. به طور مناسب برای یک داستان در مورد یک ریاضیدان زن واقعی روسیه،Too بسیاری از خوشبختی @ مدیریت که معجزه Chekhovian از تلفیق کل زندگی را به چند صفحه. در اینجا، بافت خشن زندگی واقعی، برطرف شده است، اما توسط هنرمند خانم مونروس نادیده گرفته شده است، ایجاد یک کوچک اما نه کمتر استادانه برای این شاهکار.

مشاهده لینک اصلی
من به تازگی یک € © ~ ها Todo به پایان رسید همه quemadoâ € ™ ولز برج، یک کتاب از داستان است که همه انتقاد را از طریق پشت بام رفته نابود، و اگر چه من نمی دانم که من disgustó decepcionó. به خوبی نوشته شده بود، این یک کتاب رسمی دروغین بود، اما پس زمینه hobbled کمی؛ من این احساس را داشتم که پیش از آن هزاران بار پیش از آن به من گفته بودم و موضوع ها خیلی موضعی و غیرقابل پیش بینی بودند که به نظر می رسید از یک سبک سبک در کلاس نوشتن خلاق آمده است. این مسئله ابدی من با اکثر ادبیات معاصر است: به نظر میرسد مونالیزا، فرمالیستی خالص و / یا عصبانیت، من با آن ارتباط ندارم و به شدت خسته میشوم. خوشبختانه استثنا وجود دارد و من پیدا کرده اند که â € ~ Demasiada felicidada € ™ آلیس مونرو یکی از ellas.Si کسی است می شود podrá نکته سنج می گویند که آنچه مونرو در این مجموعه داستان در حال حاضر گفت همچنین © N قبل از. و اگر من عجله دارم می توانم همیشه بگویم که همه چیز قبلا گفته شده است. اما حقیقت این است که بسیار دشوار است بگویم چرا یک کتاب به نظر می رسد بیشتر از یکسان است و دیگری شما را می دهد و احساس شما را به شما می دهد، چیزی که واقعا مهم است. با داستان های «شادمانی بیش از حد» این آخرین چیزی برای من اتفاق افتاده است. مونرو مذاکرات در مورد شخصیت هایی است که زندگی عادی، بیشتر یا کمتر شاد (و یا نه به خصوص ناراضی حداقل) منجر شود، اما این شخصیت یک روز خوب در گودال که کل هستی خود می لرزد، یک سوراخ که قرار می گیرند، یک نرم افزار روبرو می شوند کسی که بدبختی را دزدیده است. و سپس آنها باید با آن سازگار شوند. و آن این است که مذاکرات € ~ Demasiada felicidada € ™ در مورد نوبت است که به زندگی (برخی ناگهانی و بی رحمانه است، اما دیگر روزمره پیش پا افتاده تر است اما فقط ظاهرا) و چگونه ما انطباق با ellos.De تمام داستان ها، من هم دوست داشتم که بیشتر € ~ Ficciónâ € ™ بوده است (دقیقا به این خاطر از تفاوت بین داستان و واقعیت صحبت می کند، و © این یکی از موضوعات مورد علاقه من است)، بلکه © N â € ~ Caraâ € ™ ( که داستان عشق غیر معمول که هرگز نمی آید به ثمر)، â € ~ Radicales Libresa € ™ (است، زیرا در زندگی روزانه شروع می شود اما بعد از آن یک تمرین در تعلیق دردناک می شود)، و این عنوان را به این کتاب، â € ~ خوشبختی بیش از حد (یک رمان مینیاتوری پر از غم انگیز، بر اساس یک شخصیت که واقعا وجود داشت، یکی از اولین زنان ریاضی، که از منشاء روسیه بود و همچنین نویسنده داستان داستان). اما در حقیقت من همه را دوست داشتم و همه با همان سبک و همان موضوع مشارکت می کنند که کل واحد را واحد می کند که اغلب هزینه آن را در مجموعه ای از داستان ها می گیرد. در هر یک از صفحات آن می توانید ببینید که آلیس مونرو یک دفتر دارد، او می داند که چگونه می توان یک داستان ساخت. سبک او آرام و آرام است، اما او می داند که چگونه اطلاعات را به شما بدهد. این باعث می شود که شما اعتقاد داشته باشید که شما حدس می زنید چه اتفاقی می افتد، اما همیشه شما را شگفت زده می کند؛ تمام داستان های او یک نوبت نگران کننده است که شما را از منطقه راحتی شما خارج می کند. و اگر چه در نهایت، به عنوان یک خواننده، ممکن است حدس بزنید چه اتفاقی می افتد، همیشه شما را با شکل که در نهایت اتفاق می افتد، شگفت زده می کند. و این همان چیزی است که همیشه باید باشد و به همین دلیل خوشبختی بیش از حد یک کتاب بسیار توصیه شده است.

مشاهده لینک اصلی
معمولا برای من فرصتی است برای داستان کوتاه. من معمولا آنها را خیلی کوتاه می بینم (و من می خواهم رمان طولانی تر) و یا بیش از حد طولانی (و من تعجب می کنم که چرا آن را ناراحت بودن یک داستان در همه). با این حال Munro استاد است! او خواننده را به اندازه کافی می دهد تا شما را سرگرم کند و نتواند کتاب را پایین بیاورد. با این حال، هر داستان احساس کامل و شما می توانید دور از مجموعه احساس احساسات. من از این مجموعه ای از معامله بزرگ لذت بردم، زیرا داستان ها با برخی از مسائل سنگین که من فکر می کنم نویسندگان داستان کوتاه تر از آن خجالتی. در این کتاب، مونرو مسائل مربوط به سوء استفاده از همسر، سوء استفاده از کودک، زنا و اسرار طولانی نگهداری می کند. بسیاری از داستان ها سنتی @ happy ending @ ندارند و اکثر شخصیت ها به دور از قهرمانان (یا حتی دوست داشتنی ها) هستند. به هر حال این به نظر نمی رسد مشکل برای من نمی توانم کتاب را از دوم من پوشش خود را باز کرد. شاید دلیل آن این باشد که مونروس واقعا درباره طرح یا داستان داستان نیست اما در عوض در مورد شخصیت ها و احساسات که در خواننده غیرقانونی است. با هر داستان مونرو یک احساس یا سؤال دیگر را برای اینکه از چگونگی عذرخواهی، تخریب و اختلاف بین نفرت و ترس تعبیر می کند، تحریک می کند. اگرچه شخصیت ها با گذشت زمان از بین رفته اند، اما این سوالات هنوز از ذهن من خارج می شوند. به این موضوعات، این یک کتاب برای یک dabbler یا کسی است که شکار یک ساحل خوب را دوست دارد. این امر به کسانی که میخواهند ادبیات آنها را به چالش بکشد، آنها را مختل کرده، و بیشتر از همه آنها را به فکر کردن است. اگر شما یکی از این نوع خوانندگان هستید، ناامید نخواهید شد. www.iamliteraryaddicted.blogspot.com

مشاهده لینک اصلی
این کتاب مرا به یاد یک ظرف ساخته شده توسط یک سرآشپز ماهر با مواد تشکیل دهنده درجه یک می دهد، اما به سادگی خوب نیست. مونرو با یک سبک ظریف ساده و یک چشم برای جزئیات مؤثر است. وToo Lappiness @ ساخته شده @ 100 کتاب قابل توجه ترین @ برای سال 2009. من واقعا می خواستم این کتاب را دوست دارم، اما فقط couldnt کردم آنجا. Cover blurb نشان می دهد که ده داستان داستان افراد را از طریق وقایع دشوار زندگی خود به اشتراک می گذارد. تجربه من برای خواندن کتاب، ناتوانی در فراتر رفتن از این حوادث دشوار برای رسیدن به آرامش و حل و فصل بود. در عوض، من فقط ناراحت شدم. هر داستان به نظر من می آید که عشق بر روی اشتباه قرار گیرد. دو مورد شامل قتل فرزندان، سه نفر دیگر شامل نافرمانی و خیانت است. یکی از خاطراتی که از لحاظ احساسی ناخوشایند یک مادر با یک کودک طولانی غایب را نشان می دهد. داستان نهایی،Too LuckyYear @ به نظر می رسد از دست رفته لذت بردن. فقط یکی از ده ها احساس از دست دادن ندارد، و هنوز هم شامل یک مرد است که پا را در حین برش چوب در یک جنگل جدا می کند و می ترسد که زنده بماند. به نظر می رسد مانند یک شخص یا رابطه تقریبا در هر داستان می میرد. من کتاب را بیشتر متصل کردم از آنجایی که من ترجیح می دهم به درد انسان بودن برسد. منرو یک نویسنده ماهر است و دوباره کار او را می خوانم. همه شرایط نادرست نشان داده شده، کاملا قانع کننده است. شخصیت های هر داستان منحصر به فرد و معتبر و به شدت اخراج می شوند. قطعه ها به طور قابل توجهی اختراع شده اند. در واقع، همه چیز در این کتاب فوق العاده است از موضوع، اما این کمبود منحصر به فرد لذت خواندن را کاهش داد. من نیاز به پیدا کردن چیزی طنز آمیز برای خواندن به بازیابی.

مشاهده لینک اصلی
می شود مشکل من با داستان های کوتاه، در این مورد اکثر من خیلی دوست دارند، روشی که در آن نویسنده می نویسد حقایق معمول بسیار خوب است و شما قلاب از آغاز، اما در همان زمان که این به طور کامل با کتاب راضی به دست آورد مشکل من این است که به نظر می رسد کمی شتابزده به حداقل 20 صفحه که می تواند یک کتاب کامل باشد، بخواند، زیرا بسیاری از این داستان ها دارای توان بالقوه بوده است، بنابراین دیدن آنها به داستان های کوتاه به ما می دهد با کمی لذت بردن. تنها داستان اینجا که من دوست ندارم «کارت» است، برای لحظه ای فکر کردم که این داستان را پر می کنم، اما ارزشش هم نیست، زیرا همه آنها خیلی سریع خواندند.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب خوشبختی در راه است