کتاب دشمنان (یک داستان عاشقانه)

اثر ایزاک باشویس سینگر از انتشارات نیماژ - مترجم: احمد پوری-نوبل ادبیات

هارمن برادر، پناهنده و بازمانده جنگ جهانی دوم، تقریبا قبل از آنکه بداند، سه زن دارد؛ یادویگا، دهقان لهستانی که او را از نازی ها پنهان کرد؛ ماشا، عشق واقعی و زیبای نوروزی او؛ و تامارا، اولین همسرش، به طرز معجزه آسایی از مردگان بازگشت. هرمان با هر عارضه جدید، و در عین حال استعفای خود را به زندگی از فرار، هارمن حرکت می کند، شلوغ، ییدیش نیویورک با حس ظهور دائما قریب الوقوع. دشمنان با تعدیل بازماندگان هولوکاست به جریان اصلی جامعه می پردازند. دوران هیتلر اثرش را روی آنها گذاشت و حتی زمانی که هرمان، شخصیت اصلی، فرصتی برای مهاجرت به آمریکا را برای شروع دوباره به ارمغان می آورد، او می بیند که زندگی برای آن بسیار پیچیده است. به عنوان یک شوهر به سه زن، او به یک تقلب، کلاهبردار و دروغگو تبدیل می شود. زندگی خانوادگی و تکگامی فضایلات را از دست می دهند.


خرید کتاب دشمنان (یک داستان عاشقانه)
جستجوی کتاب دشمنان (یک داستان عاشقانه) در گودریدز

معرفی کتاب دشمنان (یک داستان عاشقانه) از نگاه کاربران
طرفداران زیادی از رمان های مرتبط با هولوکاست که تا کنون خوانده ام، فکر می کردم خوانندگان دشمنان: داستان عشق یک دستاورد استثنایی از داستان داستان بود. نه نه فقط یک داستان. حداقل دو سطح وجود دارد: فلسفی و شخصی. در سطح فلسفی، هرمان، گفتگوهای پلاتوس را باز می کند و این مطلب را از فدو می یابد: ممکن است بعید به نظر می رسد که کسانی که واقعا با فلسفه نگران هستند، صرفا مطالعه ی نحوه مرگ و چگونگی مرگ را دارند. از شخصیت های اصلی رابطه ویژه ای با مرگ دارد، هولوکاست که زمینه را فراهم می کند. هرمان از مرگ (در حیله) مخفی شده بود، تامارا آن را فتح کرد، یادویگا هرمان را از آن نجات داد و ماشا به آن خاتمه داد. با این حال، داستان رساله فلسفی نیست. شخصیت های آن بسیار باهوش هستند و با عشق زیادی تقریبا غیرممکن نیست که آنها را با افرادی که قبلا می دانیم مقایسه نکنیم. درخشش آنها نیز فراموش می کند که طرح واقعی فقط در مورد یک مردی است که از یکی از سه آپارتمان به سمت دیگر حرکت می کند. اوج زمانی است که او کلیدی را در یکی از آپارتمان ها فراموش می کند. با این داستان، هرمان جدا از دیگران، این است که او همواره یک فیلسوف است. اولی فلسفه خصوصی هارمونی بود که برای اولین بار،Survival خود را بر اساس guile @ بود، و دوم، زندگی ما از پیش تعیین شده بود، که اراده آزاد توهم بود، و تنها توسعه پذیرش عدم وجود اراده آزاد بود. پس از آن، هیچ گاه اسپینوزا در رمان چند بار ذکر شده است. شاید یک روش خوب و گاه گمراه کننده ساده برای توصیف آن، @ تلاش در یک رمان اسپینوزیستی است. تا آنجا که هارمن دو زن و عاشق است، خوب، سقراط چنین گفت: \"اگر شما همسر خوبی داشته باشید، خوشحال خواهید شد؛ اگر یک بد بدست آورید، شما یک فیلسوف @ می شوید؟ هرمان دو نفر است و این سوال این است: آیا آنها خوب یا بد هستند؟

مشاهده لینک اصلی
من باید شروع کنم که بگویم که به طور کلی دشوار است که از کتابهایی که دارای شخصیتهایی هستند که من شخصا دوست ندارم لذت ببرم. حتی اگر متوجه شوم که نوشتن عالی است و داستان را سرگرم می بینم، لذت بردن از کتاب من تکه تکه شده است. این مورد با کتاب بسیار محبوب و خوب نوشته شده بود «دونده بادبادک»، و این مورد با دشمنان Singers Singers اسحاق بشویس است: یک داستان عشق. هارمن، شخصیت دشمنان: داستان عشق، یکی از شخصیت های ضعیف داخلی است من در ادبیات آمده ام. او نتوانسته است به شیوه ای صادقانه، صریح و یا قابل توجه عمل کند. او عالی است و کاملا شوم است. من پسر من نیستم، و من در دنیای خود به عنوان یک تجربه بسیار دلپذیر یافتم. شخصیت های اطراف هرمان به اندازه او ناپسند نیستند، اما آنها نیز به طور قابل توجهی ناقص هستند و رفتارهایی دارند که در ارتباط با آن ها دشوار است. گفتم عناصر این کتاب ارزشمند است. لازم به ذکر است که من سریع در کتابهایی که من دوست ندارم (کتابهای بسیار خوبی برای خواندن ارزش دارند که برای خواندن آن ها صرفنظر می کنند) را مطالعه می کنم، اما من دشمنان خوانده ام: یک داستان عشق تا پایان، طولانی دوره زمانی. من به این موضوع ادامه دادم، زیرا نوشتن فوق العاده است، سناریو پیچیده و قانع کننده است، و چون خواننده غالبا مشاهدات در مورد طبیعت و موجودات انسانی را که واقعا واضح است، با من درمی آید، پیدا می کند، من خودم را در معرض ساعتها و روزهای بعد من تا به حال این کتاب را خوانده ام. من به شدت توصیه می کنم دشمنان: داستان عشق، اما من قصد دارم چیزی دیگری توسط اسحاق بههوی سینگر بخوانم، زیرا قدرت های نوشتاری او، به رغم اینکه من شخصیت های او را ایجاد کرده ام، آشکارا مشهود است.

مشاهده لینک اصلی
این کتاب در مورد مردم هیتلر پس از هولوکاست نابود شده است. همه چهار شخصیت اصلی، بازماندگان هولوکاست هستند، اما زندگی آنها به هر حال به چندین درجه تخریب شده است. کمترین زخمی در میان آنها Yadswiga، یک زن غیر یهودی لهستانی است که اهداف هیتلر نیست، اما هرکدام از شخصیت اصلی هرمان در یک بیل گیتس مخفی شده است. برای این @ crime @ او به همان شیوه ای که هرمان مخفی شده بود کشف شده بود، تحت درمان قرار گرفته بود. من این رمان را بیشتر از آنچه که بیشتر از کارهای I.S.B.s است و همچنین کمتر با روحیۀ معنویت، پیدا کردم. یکی از چند اثر خواننده آن است که از چیزی غیرمعمول دور است. به نظر می رسد که در طی نوشتن آن، خواننده با از دست دادن پس از هولوکاست از ایمان و خشم خداوند در کشتی است. اگرچه رمان حاوی مقدار مناسبی از طنز نیر است و می تواند در نقاط ضعف، کمدی خطاها در نظر گرفته شود، در نهایت یک کتاب بسیار غم انگیز به نظر می رسد که من منتظر آن بودم که پایان یابد. و هنگامی که من آن را تمام کردم، من تعجب نکردم که پایان آن نسبتا افسرده بود. به عنوان نقاط قوت کتاب: یک طرح کاملا باور نکردنی که خواننده جادویی را به طور کامل باور دارد؛ شخصیت اصلی و متکبرانه و اخلاقی ورشکسته که خواننده جادویی خواننده را مجذوب خود می کند، و بسیاری از پیچ و تاب های طرح و همچنین تعلیق هایی که باعث می شود که آن را از یک عصبانی کننده صفحه بگیرد. شاید این جنبه ای بود که هالیوود را به عنوان یک فیلم مشهور که در سال 1989 منتشر شد، رون سیلور و Anjelica Huston به نمایش گذاشت.

مشاهده لینک اصلی
عنوان عنوان قشنگ، \u0026 lt؛ \"داستان عشق \u0026 gt؛ می گوید از آن خواهد شد، و یا سه، یا بیشتر، â € | و یا شاید یک چالش، به کشف که از آنها است. از عشق رفتار می کند، یا به جای همه چیزهایی که انسان با او اشتباه می گیرد. منظورم این است که باید گیج شوید. نقش حفره و بهانه برای جلوگیری از صمیمیت واقعی با شخص دیگری فقط به خاطر اینکه شما نمی توانید هزینه خود enfrontarse بدون فیلتر. من مطمئن هستم که حتی بیشتر به این، که در حال حاضر چشمگیر است. روزهایی که از کتاب من به اتمام رسیده اند و نظر من بر او و ستاره هایی است که من به او می رسانم، رفته ام. در حال حاضر، نمره ممکن دیگری را از 5 نمیبینم، و اگر بیشتر باشد، بیشتر است. این واقعا کتابی ارزشمند از نوبل است. من احساس میکنم که با گذشت زمان و حتی بیشتر حقایق ورا © در تجربه کتاب منعکس شده است، و هنوز هم بیشتر © l.Detrás از شخصیت های خداوند تمام بشریت، واقعیت به تصویر کشیده به عنوان به طور طبیعی بهبود درک من از او خواهد که در اولین خواندن می تواند نادیده گرفته شود. حقیقت با حروف بزرگ، زیرا آن را با روح انسان مقایسه می کند. و آن را بسیار طبیعی است که توسط انزجار، ترحم و شفقت است که الهام بخش به کاراکترهای کسانی که ± گرفتاری به ما آسیب برساند غرق، و یا دیده می شود آسیب ADOS ±. Desató در من چنین احساساتی قدرتمند به عنوان چند کتاب انجام داده اند، و به دست او را به خاطر خواننده می نویسد: از دانش ذات نهایی از روابط. فقط پس از آن شما می توانید به فیبر شخصی به عنوان قوی به عنوان این کتاب.

مشاهده لینک اصلی
داستان این بود که مردی که از هولوکاست در لهستان جان سالم به در برده بود. در نهایت با اعتقاد بر اینکه همسرش کشته شده است، او در نهایت به نیویورک مهاجرت کرد و با یک زن لهستانی ازدواج کرد که هرکدام مادرش بود و در نهایت مسئول اسرار نازی ها او را مخفی نگه داشته است. داستان چندین سال پس از پیوستن به نیویورک و در این سال های پس از آن، خانم معشوقه گرفت. زندگی او پیچیده است، همانطور که در عشق با معشوقه خود، اما احساس می کند به همسرش. برای اضافه شدن بیشتر گیجی او، همسر اول او زنده و زندگی می کند در بروکلین. تنها زمانی که او با او دوباره متحد می شود، متوجه می شود که نسخه آرمانی ای که او به یاد می آورد، بسیار داستان بود. در حقیقت، او به طور آشکار او را نادیده گرفت و او و دو فرزندش را خیلی خوب پیش از آنکه هولوکاست آنها را از هم جدا کند. نوشتار تنگ و خنده دار است. یک تن از کاراکتر های ثانویه وجود دارد که طنز و عوارض را به داستان اضافه می کند. من احساس تاسف و خصمانه با شخصیت اصلی داشتم و این احساسات تنها به این دلیل افزایش یافت که وی تصمیم گرفت میان زنان تصمیم بگیرد، حتی اگر آنها به تدریج در مورد وضعیت او بیشتر یاد گرفتند. در مجموع: این کتاب را در هر دو حالت پیچیده یافتم بارها خنده دار و فوق العاده در حال حرکت است. من آن را به هر کسی که نوشتن چالش انگیز همراه با یک داستان پیچیده را دوست دارد توصیه می شود.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب دشمنان (یک داستان عاشقانه)