این كتاب یک روز اززندگی مردی را روایت می‌كند كه ازنظر روان‌شناختی بسیار آشفته است. این آشفتگی ناشی از میانسالی و آغاز دوره‌ی كهنسالی‌ست كه بسیار بر ذهن و روحش اثر گذاشته است. داستان با فلاش بك‌هایی كه این مرد در ذهن خود دارد به پیش می‌رود و چالش‌هایی را كه او در زندگی خود تحمل كرده به تصویر می‌كشد. در این كتاب، زمان خطی و مستقیم دنبال می‌شود و سیر حوادث نیز توالی منطقی خود را دارند.
خرید کتاب دم را دریاب
جستجوی کتاب دم را دریاب در گودریدز
معرفی کتاب دم را دریاب از نگاه کاربران
شگفت انگیز است که چقدر می توان آن را در چند کلمه بیان کرد. این حتی یک مورد از پاراگراف های بزرگ و یک فونت کوچک نیست. شما می توانید Seize the Day را در چند ساعت بخوانید، اما موضوع و دیدگاه های بیشتر از یک رمان معمولی را پوشش می دهد. همچنین حماسه ای را احساس می کند، حتی اگر همه چیز اتفاق بیفتد این است که یک فرد با پدرش صحبت می کند، بازار را بررسی می کند و مراسم خاکسپاری را متوجه می شود. از نقطه شروع همان Herzog استفاده می کند. شخصیت اصلی او فردی است که در پایین سنگ قرار دارد و نگران است که سوراخ وجود داشته باشد. آن را در مورد وضعیت وحشتناک گیر کرده و در مورد چگونگی بدتر شدن آن می ترسم. وضعیت این زمان واقعی تر و آشفته تر است. دیگر این مورد یک مرد ثروتمند است که زمان برای رسیدن به مشکل دارد. ویلهلم نمیتواند آن را بپردازد. این بررسی یک دنیای گرسنه و دو طرف است. افرادی که پول را دوست دارند، برای خائنانی کم عمق که طرح را ایجاد می کنند، ایجاد می کنند، اما در اینجا آنها نقش متفاوت ایفا می کنند. به نظر می رسد که ایده هایی که در زیر پول دوست داشتنی به نظر می رسند، ما دو وعده ثروتمند را دریافت می کنیم. دکتر آدلر ثروت را از طریق کار سخت و مهارت ها نشان می دهد. علیرغم آنچه والدین شما می گویند، مدرک پزشکی نمی تواند به اندازه کافی پول نقد باشد. دکتر تامکین طرف دیگر، وعده پول سریع بدون کار زیاد است. فقط برخی کالاها را بخرید، بعدا آنها را فروخته و امیدوار باشید که تغییرات در بازار در دل شما باشد. چرا ما هرچیزی را که میخواهیم به دست آوریم؟ ویلهلم مانند بسیاری از طبقه متوسط است که به ثروت کافی متولد شده اند. آنها غریزه برای بقا را نمی دانند، زیرا هرگز با تهدید گرسنگی مواجه نیستند. مهمترین چیزهایی که آنها در جستجوی جستجو هستند عبارتند از عشق، شهرت، پول سرعتی که سبک زندگی بیکار خود را حفظ می کنند و روز را روز به روز حفظ می کنند. حقیقت را برای هر دو طرف دارد. ویلهلم ناتوان است، زیرا او بخش های خوبی از این دو را بدست نمی آورد. او عشق به پول و نگرش بی پروا است، اما او توانایی کار کردن یا لذت بردن از حضور را ندارد. هتل او دارای استخر و سالن ماساژ است، اما او از آنها استفاده نمی کند. او فکر می کند که می تواند روز را بگیرد و از آن پول بگیرد، اما کار نمی کند. شما پول دریافت می کنید، بنابراین آسان تر است تا روز را بدست آورید. آدلر سخت تلاش کرد تا جایگاهش را بدست آورد. در حالیکه دکتر کار سختی است و بعد از تمام شدن زمان با بیماران، شما رشد می کنید تا افرادی را که کمتر سخت کار می کنند، نادیده بگیرید. این طبیعت محروم همچنین می تواند از کنترل خارج شود. وی ممکن است تنبل و غلط باشد، اما آدلر از شیوه هایش مطمئن است که او فکر می کند که او را سرزنش می کند و مشکلی را حل خواهد کرد. او هیچ راه دیگری را در کنار کار سخت نمی بیند. این یک معجزه برای او است. Welhelm واقعا نمی خواهد پدرش را به مراقبت از تمام بودجه خود را. او فقط می خواهد کمی عاطفه. در جهان Tamkinâ، موفقیت نه تنها با چه مقدار پول شما، اما چگونه به سرعت شما می توانید آن را اندازه گیری می شود. همه چیز در مورد ریسک پذیری، زندگی در حال حاضر و غیره است. نقص در این است که آنچه که واقعا انجام می دهند، لذت بردن از حال حاضر نیست. آنها قمار می کنند تا بتوانند از پول در آینده لذت ببرند. خرید و فروش کالاها، حداقل برای ویلهلم، برای خود لذت بخش نیست. حتی همسرش کمی از مهربانی به او طلاق نمی دهد. او می خواهد پول و هیچ چیز دیگری. او انتظار دارد که این کار را بکند، در حالی که به راحتی بچه هایش را افزایش می دهد، با وجود اینکه آنها می توانند کمی خودشان را اداره کنند. در هر کجا که ویلهلم تبدیل می شود، همه چیز در مورد پول است. Saul Bellow پول کامل را خاموش نمی کند. شما نمیتوانید زندگی خوبی از جامعه به دست آورید. انتقاد Bellowâ € ™ ثانیه در برابر ذهنیت این است که آن را در به اصطلاح â € ~survivalâ € گرفت، پول بسیار مهم است که آنها می توانید هر چیز دیگری را ببینید. تمدن بشری تنها توسط افرادی که می تواند شکار کند، ساخته نشده است. حمله به چگونگی این جامعه، فرصتی برای مردم ایجاد نمی کند. ویلهلم تنها به دلیل روانشناسی اشتباهات گذشته خود را متوقف نمیکند. پس از ازدواج او هنوز پس از او است. او سعی می کند آن را لرزاند، اما کم نیست که ما به ما نشان می دهد که آیا آن کار کرده یا خیر. همانند هر چیز دیگری، اشتباهات خود را کنار می گذاریم و حرکت می کنیم، قمار است. مشکلی نه تنها با جامعه پولدار گرسنه است، بلکه خود ویلهلم نیز روانشناسی او را به اشتباهات خود متصل می کند، اما بعد از آنکه هنرمندان کلاهبرداری را ترک کرد یک نقطه تفنگ را به سر خود. دشوار است که بدانیم کجا خط می کشیم. اگر بله تلاش کرد این کار را بکند، به سرعت می تواند به کاریکاتور تبدیل شود. چه چیزی باعث می شود که این کتاب بسیار متقاعد کننده و واقعی باشد، این است که همه منتقدان و فهمیده می شوند. ما نمی توانیم بگوییم که آیا آدلر یا تامکین یا مارگارت، اهریمنی های بد هستند که ویلهلم را تحت فشار قرار می دهند. ما فقط دو طرف چیزها را نشان دادیم. شما نمیتوانید به راحتی به این درگیری برسید و حتی نمیتوانید آن را انجام دهید. تنها پیامی که در پایان به نظر می رسد این است که \"زندگی شما را قدردانی می کند، زیرا روزی می میرید\" اما این روش روشنگری است. برخی از مشکلات ما گسل ما هستند و بعضی از آنها محیط زیست ما هستند، اما ما باید روز را روزآمد کنیم و از آن لذت ببریم. نوشتن نوشته شده در اینجا بسیار متمرکز است. این دوباره سبک رمضان است، اما آن را مانند مجموعه ای از گزیده ای از مقاله ها احساس نمی کنید. داخلی وجود دارد ...
مشاهده لینک اصلی
او معتقد بود که باید، که می تواند چیزهای خوب، چیزهای شاد، چیزهای آرام آرام زندگی را بهبود بخشد. او اشتباهاتی ساخته است، اما او می تواند این را نادیده بگیرد. او احمق بوده است، اما می توانست ببخشد. زمان هدر رفته باید از بین برود. چه چیز دیگری می تواند در مورد آن انجام دهید؟ چیز خیلی پیچیده بود، اما ممکن است دوباره به سادگی کاهش یابد. بازیابی امکان پذیر بود
مشاهده لینک اصلی
@ ... آوردن مردم به اینجا و حال. جهان واقعی لحظه کنونی است. گذشته ما برای ما خوب نیست. آینده پر از اضطراب است فقط در حال حاضر واقعی است در اینجا و در حال حاضر. برگرداندن روز @
مشاهده لینک اصلی
الاغ! ادم سفیه و احمق! طلای وحشی بی صدا احمقانه! برده! گپ و گفتگو متوقف و سحابی! 65 *** در اینجا، در حیاط من، همه، فقط یک روح نیستند. جان بسیاری وجود دارد هر دوی آنها اصلی ترین، روح بتن و هدف هستند. در حال حاضر! همه می دانند که او باید چیزی یا کسی را بداند. او احساس می کند او باید برود. @ اگر شما نمی توانید من را دوست داشته باشید، چه می کنید؟ آیا با من هستید؟ @ چه شما؟ @ هیچ چیز. این پاسخ بود. هیچ چیز \". در قلب قلب، هیچ چیز! مطمئنا شما این را تحمل نمی کنید و دیکته خواهید بود و شما وسوسه خواهید شد. اما به جای این دیاس، مرد می خواهد از فریب همه ی مردم استفاده کند. شما نمیتوانید با خودتان سخت گیر باشید. شما کمی میخواهید مانند داشتن سگ - (شایعات) - یا دادن پول به یک راهنمای خیریه. حالا این عشق است یا نه؟ در مورد آن چیست؟ درست مثل گذشته و ساده. این مکان برای دوست داشتن روح است. نفخ شکم. این تنها غرور است. و کنترل اجتماعی منافع روح هدف، همانند منافع زندگی اجتماعی، مکانیسم اجتماعی است. این تراژدی زندگی انسانی است. این افتضاح است! تو آزاد نیستی خائن شما در شما و خائن است. شما باید او را به عنوان یک برده اطاعت کنید. این باعث می شود که شما به عنوان یک اسب کار کنید. و چرا؟ برای چی؟ هدف این است که کل توسعه را حفظ کنیم. روح واقعی کسی است که قیمت را می پردازد. او از دیوارها رنج می برد و متوجه می شود که عمدا ممکن است به آن نیاز نداشته باشد. از آنجا که قصد نابغه است. روح واقعی درست خواهد بود. و هنگامی که روح واقعی احساس می کند این، او می خواهد خورشید را بکشند. عشق تبدیل به نفرت می شود سپس آن را خطرناک یک قاتل آیا swindler.fq را می کشید 82-83 *** ناهار در کافه تریا با پیشانی طلایی. دکوراسیون داخلی و خارجی بود. غذا به نظر می رسید انتخاب است. ماهی ها توسط هویج احاطه شده اند، مانند نقاشی ها و نیلوفرهای که مناظر کوچک و یا مانند اهرام مکزیکی است. کاهو، پیاز و ریشه که خورشید، ماه و ستاره است؛ کرم پای تقریبا کمی ضخیم بود و کیک ها به عنوان اگر آنها را در oven.fq پخته شده است. 105 *** مرد می تواند از نگاه کردن به خود و تلاش برای تنظیم خود خسته شود. شما می توانید نیمه دوم زندگی خود را با اصلاح اشتباهات نیمه اول صرف کنید. 106 *** حالا ویلهلم، من سعی خواهم کرد که کار خوبی انجام دهم. من می خواهم به شما بگویم که با رنج شما ازدواج نکنید. برخی از مردم این کار را انجام می دهند. آنها با او ازدواج می کنند و به عنوان همسر و همسر خواب می بینند. اگر آنها با جادوگرها می روند، فکر می کنند این سیب است. 113 *** در برده، هنوز در ظهر با نور و هوا تقریبا مسطح در پرتو نور خورشید و در مقابل درب مغازه ها گوشت و میوه ها، . و جمعیت بزرگی و بزرگ، جریانهای خستگی ناپذیر میلیون ها نفر از هر نژاد و نوع، از هر سن، هر هدیه، استاد هر راز انسان، از \"گذشته و آینده و در هر چهره، تعریف یک انگیزه یا ذات خاص است ... من کار می کنم، صرف می کنم، خیلی هیجان زده هستم من فكر می كنم من فكر می كنم صعود می كنم حمایت می كنم قدم می زنم حلقه هستم من ذوب میكنم من مخالفم من میمیرم پنهان میكنم \"من می خواهم او زودتر از او می توانست حساب کند. پیاده روها وسیع بود و جاده باریک باریک و پرتقال درخشید و به نظر می رسید که ویلهلم به نظر می رسید که در انتهای آخر راه پله ایستاده بود. و اگر چه خورشید به نظر بدی بود، وزن واقعی او باعث شد که او مست بنشیند. 131-132
مشاهده لینک اصلی
چیزی درباره این کتاب وجود داشت که خیلی از سال 1956 بزرگتر شده بود. من نمی دانستم در مورد آن چیدن آن را زیاد کنم، فقط این که نوشتۀ آویوی مارس نوشت و آن 118 صفحه بود. حدس می زنم حدس من احتمالا 20 سالگی است. \"کلاسی در مورد نوشتن، توصیف طولانی غربی ها و شایعات و لباس و سرگرمی های آنها، چیزی کلاسیک است. این یک ویکتوریسم ظریف برای آن است که به هیچ وجه به هیچ یک از دهه های گذشته وابسته نبود. این کتاب نمونه ای از شخصیت قوی و با ضعف های ضعیف و فیزیکی و ذهنی است. تامی ویلهلم ناپایدار است، زندگی او در حال سقوط است و او هیچ کس جز خود را به سرزنش. هس آگاه و پشیمان است، اما ضعف اراده برای خروج از آنچه او واقعا می خواهد. با این حال، در سراسر کتاب، من نمی خواستم او را فریاد بزنم و به او بگویم که آنچه را که می خواهم انجام دهم به اکثر شخصیت های ادبی در مشکلات مشابه، احساس می کنم بیشتر شبیه به ادعای او و گفتن او آن را خوب است. هیچ کس دیگری سزاوار تقلب نیست مانند تامی ویلهلم ویلهلمس افکار و فلسفه ها اکثریت روایت را دریافت می کنند اما چشم بلوز ها فقط به ویلهلم تبدیل نمی شود. حتی در کمتر از یک صفحه تعداد این کتاب، Bellow ارائه نکات کافی برای ساخت زندگی گسترده برای مردم در اطراف Wilhelm. شخصیت های کوچک وجود دارد (مرد نابودکننده روزنامه ها را در لابی که روزنامه های وی را نابود می کنند، بازاریابی مرغ قدیمی که زندگی او هنگامی که توسط تدی روزولت فریاد می زدند) به اوضاع اصلی، مانند پدر ویلهلمس و رابطه پیچیده او با پسر او و مفهوم که دکتر تامکین است. همه این شخصیت ها \"حتی همسر بالقوه انتقام پذیر، حتی عامل تبلیغ شام\" با عادلانه برخورد می شوند، همه آنها می گویند و شانس خود را برای همدردی. ویلهلم برخی از آنها را از اذیت و آزار و اذیت و آزار و اذیت و آزار و اذیت و آزار و اذیت و آزار و اذیت و آزار و اذیت و آزار و اذیت آنها متهم می کند. همانطور که دکتر تامکین فیلسوفانش را فریاد می زد، ویلهلم غیر منتظره به فکرLiar! @ یاOh بود، اما درست بود، و او آن را می دانست! @ که نشانه واضح بود که خواننده را به آنچه که نویسنده واقعا به آن باور دارد و چه چیزی او را نداشت شگفت انگیز، اما چیزی فلج و یا بسیار مکرر. چیزی بیشتر بزرگتر، بیشتر در مورد ویلهلم است که او را خرد کردن، چیزی است که او نمی تواند مبارزه کند. و چه کسانی که با ویلهلم مواجه می شدند، به طور انحصاری متوقف نشد (یا شروع به کار). من نمی فهمم که کم کم پاسخی واقعی برای چه کاری دارد. زندگی می تواند به مردم خوب بی رحم باشد، اما بر خلاف برخی از نویسندگان قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم، او مسیر سیاسی ساده ای را از دست نمی دهد (Its capitalism @ Steinbeck / Sinclair / etc). این یک کتاب شاد نیست، و آن را نه یک تماس به عمل (صرف نظر از آنچه که عنوان ممکن است شما را در ابتدا فکر می کنم). هیچ چیز پیشگامانه به @ زندگی می کند بی رحمانه @ موتیف، که احتمالا به همین دلیل است که این کتاب به طوری نامطلوب است، اما چیزی است که در تحقق مینیمالیستی، دلسوز و مؤثر استوار است. همه در صفحات بسیار کمی و در زمان بسیار کم در جهان (داستان اتفاق می افتد از صبح تا اوایل بعد از ظهر، هر چند با چند flashbacks). با دیدن آنچه که می توانم با مینیمالیستی انجام دهم، منتظر می مانم تا ببینم که او چه می تواند با حداکثر کارگر انجام دهد.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب دم را دریاب
خرید کتاب دم را دریاب
جستجوی کتاب دم را دریاب در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
او معتقد بود که باید، که می تواند چیزهای خوب، چیزهای شاد، چیزهای آرام آرام زندگی را بهبود بخشد. او اشتباهاتی ساخته است، اما او می تواند این را نادیده بگیرد. او احمق بوده است، اما می توانست ببخشد. زمان هدر رفته باید از بین برود. چه چیز دیگری می تواند در مورد آن انجام دهید؟ چیز خیلی پیچیده بود، اما ممکن است دوباره به سادگی کاهش یابد. بازیابی امکان پذیر بود
مشاهده لینک اصلی
@ ... آوردن مردم به اینجا و حال. جهان واقعی لحظه کنونی است. گذشته ما برای ما خوب نیست. آینده پر از اضطراب است فقط در حال حاضر واقعی است در اینجا و در حال حاضر. برگرداندن روز @
مشاهده لینک اصلی
الاغ! ادم سفیه و احمق! طلای وحشی بی صدا احمقانه! برده! گپ و گفتگو متوقف و سحابی! 65 *** در اینجا، در حیاط من، همه، فقط یک روح نیستند. جان بسیاری وجود دارد هر دوی آنها اصلی ترین، روح بتن و هدف هستند. در حال حاضر! همه می دانند که او باید چیزی یا کسی را بداند. او احساس می کند او باید برود. @ اگر شما نمی توانید من را دوست داشته باشید، چه می کنید؟ آیا با من هستید؟ @ چه شما؟ @ هیچ چیز. این پاسخ بود. هیچ چیز \". در قلب قلب، هیچ چیز! مطمئنا شما این را تحمل نمی کنید و دیکته خواهید بود و شما وسوسه خواهید شد. اما به جای این دیاس، مرد می خواهد از فریب همه ی مردم استفاده کند. شما نمیتوانید با خودتان سخت گیر باشید. شما کمی میخواهید مانند داشتن سگ - (شایعات) - یا دادن پول به یک راهنمای خیریه. حالا این عشق است یا نه؟ در مورد آن چیست؟ درست مثل گذشته و ساده. این مکان برای دوست داشتن روح است. نفخ شکم. این تنها غرور است. و کنترل اجتماعی منافع روح هدف، همانند منافع زندگی اجتماعی، مکانیسم اجتماعی است. این تراژدی زندگی انسانی است. این افتضاح است! تو آزاد نیستی خائن شما در شما و خائن است. شما باید او را به عنوان یک برده اطاعت کنید. این باعث می شود که شما به عنوان یک اسب کار کنید. و چرا؟ برای چی؟ هدف این است که کل توسعه را حفظ کنیم. روح واقعی کسی است که قیمت را می پردازد. او از دیوارها رنج می برد و متوجه می شود که عمدا ممکن است به آن نیاز نداشته باشد. از آنجا که قصد نابغه است. روح واقعی درست خواهد بود. و هنگامی که روح واقعی احساس می کند این، او می خواهد خورشید را بکشند. عشق تبدیل به نفرت می شود سپس آن را خطرناک یک قاتل آیا swindler.fq را می کشید 82-83 *** ناهار در کافه تریا با پیشانی طلایی. دکوراسیون داخلی و خارجی بود. غذا به نظر می رسید انتخاب است. ماهی ها توسط هویج احاطه شده اند، مانند نقاشی ها و نیلوفرهای که مناظر کوچک و یا مانند اهرام مکزیکی است. کاهو، پیاز و ریشه که خورشید، ماه و ستاره است؛ کرم پای تقریبا کمی ضخیم بود و کیک ها به عنوان اگر آنها را در oven.fq پخته شده است. 105 *** مرد می تواند از نگاه کردن به خود و تلاش برای تنظیم خود خسته شود. شما می توانید نیمه دوم زندگی خود را با اصلاح اشتباهات نیمه اول صرف کنید. 106 *** حالا ویلهلم، من سعی خواهم کرد که کار خوبی انجام دهم. من می خواهم به شما بگویم که با رنج شما ازدواج نکنید. برخی از مردم این کار را انجام می دهند. آنها با او ازدواج می کنند و به عنوان همسر و همسر خواب می بینند. اگر آنها با جادوگرها می روند، فکر می کنند این سیب است. 113 *** در برده، هنوز در ظهر با نور و هوا تقریبا مسطح در پرتو نور خورشید و در مقابل درب مغازه ها گوشت و میوه ها، . و جمعیت بزرگی و بزرگ، جریانهای خستگی ناپذیر میلیون ها نفر از هر نژاد و نوع، از هر سن، هر هدیه، استاد هر راز انسان، از \"گذشته و آینده و در هر چهره، تعریف یک انگیزه یا ذات خاص است ... من کار می کنم، صرف می کنم، خیلی هیجان زده هستم من فكر می كنم من فكر می كنم صعود می كنم حمایت می كنم قدم می زنم حلقه هستم من ذوب میكنم من مخالفم من میمیرم پنهان میكنم \"من می خواهم او زودتر از او می توانست حساب کند. پیاده روها وسیع بود و جاده باریک باریک و پرتقال درخشید و به نظر می رسید که ویلهلم به نظر می رسید که در انتهای آخر راه پله ایستاده بود. و اگر چه خورشید به نظر بدی بود، وزن واقعی او باعث شد که او مست بنشیند. 131-132
مشاهده لینک اصلی
چیزی درباره این کتاب وجود داشت که خیلی از سال 1956 بزرگتر شده بود. من نمی دانستم در مورد آن چیدن آن را زیاد کنم، فقط این که نوشتۀ آویوی مارس نوشت و آن 118 صفحه بود. حدس می زنم حدس من احتمالا 20 سالگی است. \"کلاسی در مورد نوشتن، توصیف طولانی غربی ها و شایعات و لباس و سرگرمی های آنها، چیزی کلاسیک است. این یک ویکتوریسم ظریف برای آن است که به هیچ وجه به هیچ یک از دهه های گذشته وابسته نبود. این کتاب نمونه ای از شخصیت قوی و با ضعف های ضعیف و فیزیکی و ذهنی است. تامی ویلهلم ناپایدار است، زندگی او در حال سقوط است و او هیچ کس جز خود را به سرزنش. هس آگاه و پشیمان است، اما ضعف اراده برای خروج از آنچه او واقعا می خواهد. با این حال، در سراسر کتاب، من نمی خواستم او را فریاد بزنم و به او بگویم که آنچه را که می خواهم انجام دهم به اکثر شخصیت های ادبی در مشکلات مشابه، احساس می کنم بیشتر شبیه به ادعای او و گفتن او آن را خوب است. هیچ کس دیگری سزاوار تقلب نیست مانند تامی ویلهلم ویلهلمس افکار و فلسفه ها اکثریت روایت را دریافت می کنند اما چشم بلوز ها فقط به ویلهلم تبدیل نمی شود. حتی در کمتر از یک صفحه تعداد این کتاب، Bellow ارائه نکات کافی برای ساخت زندگی گسترده برای مردم در اطراف Wilhelm. شخصیت های کوچک وجود دارد (مرد نابودکننده روزنامه ها را در لابی که روزنامه های وی را نابود می کنند، بازاریابی مرغ قدیمی که زندگی او هنگامی که توسط تدی روزولت فریاد می زدند) به اوضاع اصلی، مانند پدر ویلهلمس و رابطه پیچیده او با پسر او و مفهوم که دکتر تامکین است. همه این شخصیت ها \"حتی همسر بالقوه انتقام پذیر، حتی عامل تبلیغ شام\" با عادلانه برخورد می شوند، همه آنها می گویند و شانس خود را برای همدردی. ویلهلم برخی از آنها را از اذیت و آزار و اذیت و آزار و اذیت و آزار و اذیت و آزار و اذیت و آزار و اذیت و آزار و اذیت و آزار و اذیت آنها متهم می کند. همانطور که دکتر تامکین فیلسوفانش را فریاد می زد، ویلهلم غیر منتظره به فکرLiar! @ یاOh بود، اما درست بود، و او آن را می دانست! @ که نشانه واضح بود که خواننده را به آنچه که نویسنده واقعا به آن باور دارد و چه چیزی او را نداشت شگفت انگیز، اما چیزی فلج و یا بسیار مکرر. چیزی بیشتر بزرگتر، بیشتر در مورد ویلهلم است که او را خرد کردن، چیزی است که او نمی تواند مبارزه کند. و چه کسانی که با ویلهلم مواجه می شدند، به طور انحصاری متوقف نشد (یا شروع به کار). من نمی فهمم که کم کم پاسخی واقعی برای چه کاری دارد. زندگی می تواند به مردم خوب بی رحم باشد، اما بر خلاف برخی از نویسندگان قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم، او مسیر سیاسی ساده ای را از دست نمی دهد (Its capitalism @ Steinbeck / Sinclair / etc). این یک کتاب شاد نیست، و آن را نه یک تماس به عمل (صرف نظر از آنچه که عنوان ممکن است شما را در ابتدا فکر می کنم). هیچ چیز پیشگامانه به @ زندگی می کند بی رحمانه @ موتیف، که احتمالا به همین دلیل است که این کتاب به طوری نامطلوب است، اما چیزی است که در تحقق مینیمالیستی، دلسوز و مؤثر استوار است. همه در صفحات بسیار کمی و در زمان بسیار کم در جهان (داستان اتفاق می افتد از صبح تا اوایل بعد از ظهر، هر چند با چند flashbacks). با دیدن آنچه که می توانم با مینیمالیستی انجام دهم، منتظر می مانم تا ببینم که او چه می تواند با حداکثر کارگر انجام دهد.
مشاهده لینک اصلی