کتاب رهنمودهایی برای نزول در دوزخ

اثر دوریس لسینگ از انتشارات ماهی - مترجم: علی اصغر بهرامی-نوبل ادبیات

چارلز واتکینز، استاد کلاسیک در دانشگاه کمبریج، در این رمان بلندپروازانه جنون و آزادی که برنده جایزه بوکر نامزد جایزه شده است، "زندگی درونی" فریبنده ای را در زندگی مدرن تصور می کند. دچار شکستگی شده و به بیمارستان روانی محدود شده است، زیرا دوستان و پزشکان او را به واقعیت بازگردانده اند. اما واتکینز به یک ماجراجویی عظیم پیکولوژیکی که او را از یک قایق ریسندگی در اقیانوس اطلس به یک شهر سنگی ویران شده در یک جزیره گرمسیری به سوی سفر بیرونی فضایی از طریق آوازهای سیاره می برد، آغاز کرده است. همانطور که او در ذهن خود از طریق حافظه حرکت می کند و دورتر از حد تخیل است، پزشکان او سعی می کنند او را با مواد مخدر قوی تر، در رقابت برای روح خود، تحت الشعاع قرار دهند. در این رمان تحریک آمیز، لسینگ ما را در یک سفر هیجان انگیز به قلمرو به ندرت چشم انداز ذهن درون ما می برد.


خرید کتاب رهنمودهایی برای نزول در دوزخ
جستجوی کتاب رهنمودهایی برای نزول در دوزخ در گودریدز

معرفی کتاب رهنمودهایی برای نزول در دوزخ از نگاه کاربران
این یکی از جالب ترین کتاب هایی است که تا به حال خوانده ام. نوشتن فوق العاده است! من تا انتهای کتاب بودم، کتاب را در اختیار داشتم. من آن را دنبال نکردم اما، من نیز فرصت نداشتم که پایان را درک کنم. این کتابی نیست که همه بتوانند وارد آن شوند، اما من آن را کاملا قابل دسترسی و جذاب بودم.

مشاهده لینک اصلی
من در حال سفر به اروپا از این کتاب در سفر اتوبوس خواسته ام. این یک داستان تعطیلات خوب نیست، بیشتر این نوع داستان است که باعث کابوس شما می شود، بنابراین من آن را برای یک سفر جاده ای توصیه نمی کنم. نوشتن Doris Lessings بسیار چشمگیر است، اما من احساس می کردم که بسیاری از توصیف ها برای طرح ضروری نیست، به طوری که به یک نقطه ای رسید که نوشتن تاثیر گذار آن مانند نمایش دادن و افزودن چیزی بود. این کتاب می تواند به نصف برسد و اثر مشابهی بر من داشته باشد. نیمه اول کتاب به نظر نمی رسد به نیمه دوم متصل شود تا چند روز بعد در مورد تم ها / ایده ها آن را بازتاب دهید. بررسی ها برای کتاب آن را به عنوان یک رمان تجربی توصیف کرده اند و Id با آن موافق است. مطمئنا عجیبترین کتابی که خوانده اید اگر شما به دنبال چیزی منحصر به فرد، نوعی خزنده، و \u0026 amp؛ باعث می شود شما در مورد برخی ایده های غیر منتظره انتقادی فکر کنید و سپس از این تجربه لذت ببرید. من نمی توانم بگویم بیش از آن در مورد داستان و یا ارزش شوک خود را از دست بدهند.

مشاهده لینک اصلی
از اولین صفحه خودم از خودم پرسیدم: چرا وقت خود را صرف کتاب با چنین چیزی می کنید؟ کتابی که می خواهد دیوانه و بخشی از آن باشد؛ کتابی که می خواهد اصلی و جزئی باشد؛ اما در نهایت من تنها خستگی مرگبار بودم! خط پایین می تواند بهتر از بهره برداری شود، این اولین کتاب من است که من از لسینگ خواندن و من فکر می کنم آن نیز آخرین است! پس از جنون از این کتاب به نظر می رسد دیوانه حتی ایده دادن، یک جایزه نوبل در این مورد ... CA دین نه بیشتر!

مشاهده لینک اصلی
این یک کتاب عجیب و غریب است که من کاملا مطمئن نیستم چه چیزی را از آن ساخته ام، هرچند من در این زمینه به عنوان یک کل، جذاب و جالب توجه بودم. این مکان جایی میان پست مدرنیسم ناسازگار نوت بوک طلایی، اکتشاف روانشناختی شهر چهارگانه، و حتی در داستان فانتزی @ شیکاستا اشاره دارد. به عنوان داستان، آن را موثر تر و جذاب تر از آخرین کتاب است، اما موفق به شرکت در من مانند دو اول. با این حال، به همان اندازه پیچیده و تصور می شود. مثل «نوت بوک طلایی»، داستان از طریق بخش ها بیان می شود. یک مرد که در امتداد Temz سرگردان است به یک بیمارستان روانی آورده شده است. او هیچ خاطره ای از نام و یا هویت او ندارد، و نیمه اول این کتاب توسط ریملینگ های او و آنچه ظاهرا رویاها است، تحت سلطه است. ابهام در این بخش ها باعث می شود خواندن دشوار و به نظر می رسد یک رویا، رویدادهای درون و خارج از دیگری. این قسمت ها با لغزش های سنگین و به وضوح نوشته شده است که در سطوح مختلف خوانده می شود. آنها ممکن است توصیفی از یک دولت غیرطبیعی، رویا یا تجربه عرفانی داشته باشند یا نباشند. آنها همچنین ممکن است به عنوان تمثیل تمدن، با نکات ایده هایی که در شیکاستا پوشش داده می شود، خوانده شوند. بین این گذرهای طولانی بین دو روانپزشک بحث می شود که چگونه پرونده را اداره می کند، چه در مورد دارو و چه در نحوه اداره. فقط یک نفر می تواند با مرد ارتباط برقرار کند. نیمه دوم رمان مردی را که از داروهای ناشی از مواد مخدر ناشی شده است پیدا می کند و از نامه های همسر و دوستانش به دکتر ساخته شده است، تلاش او برای ارتباط با خاطرات و هویت او و تصمیم گیری در مورد چگونگی اقدام بعدی برای بهبود زندگی خود. این بخش بیشتر هدفمند است و @ بعضی از مطالب را در نیمه اول توضیح می دهد، با این حال هنوز بسیاری از رمز و راز باقی مانده است، حتی برای شخصیت اصلی. در نهایت چیزی دردناک وجود دارد، زمانی که هویت خود را دوباره به دست آورد، تمام ارتباطش با تجربه شکست او را از دست می دهد. پیشنهاد کافی از درک عمیق تر در این تجربه وجود دارد که احساس می کنیم چیزی از دست رفته است. همانطور که توسط متخصصان دیگر ذکر شده است، آنچه این کتاب را جالب می سازد اجتناب از لزنس روایت نهایی است که همه چیز را توضیح می دهد. این بسیار با موضوعات نوت بوک طلایی و شهر چهارگانه همراه است. سابق ما را با یک داستان به ما معرفی کرد که در آن همه موضوعات به طور یکسان بخش های واقعی از کل بود، اما به تنهایی بسیار پرهزینه بود، در حالی که در آن، فرمت استاندارد bildungsroman را با پایان یافتن بدون کشف یک هویت تک قطعی، از بین می برد. سرانجام خود مجموعه ای از حقیقت است یا حقیقت که در شرایط خاصی توصیف می شود. جلسه ... این موضوع را نشان می دهد با نشان دادن راه های متعدد که در آن شکستن ممکن است به عنوان یک مشکل حل شود، رمز و راز، epiphany روحانی، و یا فقط یک طلسم بد، آنچه شما باید. در حالی که روایت را می توان در همان دوره (اواخر 60s / اوایل دهه 70) مربوط به کار R.D. Laing به عنوان خوانده شده، که به آن Lessing برخی از ارتباط، او اجتناب از حل و فصل در هر موقعیت مربوط به پزشکان، درمان، و غیره. یکی از پرواز های ناودان آشیانه این نیست. من فکر می کنم کتاب نتواند ارتباط برقرار کند، در فاصله تجربه ای است که در نیمه اول از خواننده توضیح داده شده است. لسینگ قادر به جلوگیری از مسئله بالقوه بسیاری از روایات است که برای تبدیل شدن به سلپیسیسم یا نواقصی با ساختن آن به عنوان تمثیل چند لایه و بالقوه می پردازد. با این وجود، برخی از اصطلاحات شیکاستا مشابه همان ویژگی هایی هستند که از خلال پریشانی و اختلال احساسی رنج می برند. حتی با برخی از تصاویر فیزیکی بیشتر در نیمه اول، من کاملا احساس رفتن به یک سفر عاطفی شدید با شخصیت اصلی نیست. با این وجود، با اطمینان به این نتیجه رسیدم که هر آنچه رخ داده است واردات عمیق تر از آن است که در نهایت داده شده است. بنابراین، به طور کلی، من به طور کامل مطمئن نیستم که من فکر می کنم یا چه میزان این را ارزیابی کنید. من مطمئنا جالب و عمیق نبودم. و لسین قطعا مرا به نوعی باز بودن در زادی اسمیت بی معنی می گوید. این ممکن است ارزش بازگرداندن در چند سال و دیدن اینکه آیا من آن را متفاوت یا بهتر درک می کنم. به عنوان یک مقدمه ای برای کار Lessings، من نخواسته توصیه کنم، اما هنوز ارزش خواندن دارد.

مشاهده لینک اصلی
من این کتاب را 8 سال پیش خواندم - نه، این درست نیست. . . من حدودا 8 سال پیش این کتاب را بخوانم. وقتی عنوان در تحقیر آمیز تحقیق من ظاهر شد، نگاهی بین لیستی از کتابهایی که خوانده ام (که یک رکورد نسبتا سازگار از سال 2003 است - لیست های قبلی در کمپوست یا کاغذ بازیافت شده یا عمیق در محو تارهای تاریک از دست رفته و رایانه های زودهن فراموشی و نرم افزار نابود شده خود را در حال حاضر فراموش کرده اند) و این نکته کوتاه را پیدا کرد: از طریق این موضوع، تنها مکالمات بین پزشکان و مردانی که تحت اختلال قرار گرفته اند، بخوانید؛ و سپس نامه ها و پایان نامه را بخوانید. @ ravings @ خسته شدید. این بار هم همین کار را انجام دادم، با افزودن کوچک به دنبال دیدن آنچه که ممکن است برای من در مورد آمنیازی بگویم. و این یک فرد را در حالت آمنیایی توصیف می کند - از تحقیقات من تا کنون می توانم بر این باور که واتکینز دارای اختلال جهانی است، همچنین فوگ نامیده می شود، که در آن او هیچ خاطره ای از او و یا از هر کسی که او می داند، و در حالت سردرگمی است. من از طریق ماجراهای پیچیده ای که واتکینز توصیف می کند، به عنوان واتکینز توضیح دادم، برای من منافعی نداشت. نه تنها او یک شخصیت غیر قابل قبول است، اما در شخصیت او هیچ چیز دیگری وجود ندارد که من قانع کننده بودم. به طور معمول من عجیب و غریب را دوست دارم، اما با وجود اینکه ماجراهای آنها عجیب و غریب بود، آنها در چنین سبک پرطرفدارانه می گفتند که نمی توانم با آنها درگیر شوند. شاید این در نظر گرفته شده بود که با شخصیت واتکینز هماهنگ باشد، یا شاید سبک نوشتن شخصی اش توسط لسینگ باشد (من هیچ چیز دیگری را از او خواندم). من باید بگویم که طرح بندی در این مقاله نیز هیچ کمکی نکرد. من می توانم پاراگراف هایی را که برای 2 یا 3 صفحه اجرا می شود بسیار خوبه. من می دانم که ما در حال حاضر در پاراگراف های کوتاه تر نوشتن بیش از ما 40 سال پیش، اما حتی همین. اگر این در یک کپی کوچکتر از نوع چهره در یک کپی از Hardcover بزرگ بود، پاراگراف نمی تواند خیلی بد باشد، اما در این مورد احساس کردم که من بمباران شدم. و من آن را دوست نداشتم. چیزی که من آن را دوست داشتم، پیشنهاد غم و اندوه در مورد احتمال از دست دادن واقعیت جایگزین غنی و پر جنب و جوش و بازگشت به همدردی بود. در اینجا کاملا مبهم است - چقدر خوب است که اجازه دهید فردی در فانتزی کامل وجود داشته باشد و اینکه چگونه خواسته های دوستان و خانواده در تصمیم گیری افراد چه تاثیری دارد؟ بخشی از من می گوید که فرد باید تنها باقی بماند - تا زمانی که به دلیل فانتزی هیچ آسیبی به هیچ کس و هیچ چیز آسیب برساند، پس چرا در آن زندگی نمی کنند؟ تا زمانی که هنوز می توانید یک شغل را نگه دارید (با فرض اینکه اشتغال در دسترس است، اما مسئله ای دیگر است)، پس چگونه این موضوع مهم است اگر جهان به شیوه ای کاملا متفاوت نگاه شود؟ از سوی دیگر، اگر این جهان فانتزی افرادی را که بعنوان بخشی جدایی ناپذیر از زندگی افراد شناخته می شوند، رد می کند و اگر افرادی که واقعا به این فرد احتیاج دارند، تحت تاثیر @ loss @ عزیزان خود به واقعیت فانتزی تحت تاثیر قرار می گیرند. فرد برگشتی؟ این روابط را به خوبی با کتاب کوچکی درباره ی اخلاقی که من الان می خوانم (آیا شما گربه خود را می خورید؟) و فصل خودکشی می کنید. البته، هرگز پاسخ قطعی وجود ندارد، چیزی که این رمان اشاره میکند. بنابراین، این کتاب یک فرض جالب است، اما این کتابی نیست که من توصیه کنم.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب رهنمودهایی برای نزول در دوزخ


 کتاب زن وسطی