کتاب سلوک به سوی صبح

اثر هرمان هسه از انتشارات ماهی - مترجم: سروش حبیبی-نوبل ادبیات

اين اثر روايتی است از سير و سلوك عرفانی راوی و همراهانش به مشرق زمين كه در جست‌وجوی حقيقتی ناب هستندبا ترجمه سروش حبيبی منتشر شد.
«سفر به سوی صبح» رمان كوتاهی است از هرمان هسه، نویسنده آلمانی، كه نخستین بار در سال 1932 و بعد از موفقیت بین‌المللی كتاب «نارسیس و گلدموند»‌ منتشر شد.
هسه در آثارش سعی دارد به تعادل میان روح و زندگی برسد و از همین رو ست كه اغلب این دو را به مبارزه می‌طلبد. نویسنده‌ای كه به دلیل قدرت استعداد نویسندگی، شكوفایی اندیشه و شجاعت ژرف در بیان اندیشه‌های انسان‌مداری و سبك نگارش عالی، توانست جایزه ادبی نوبل را در سال 1946 از آن خود كند.
«سفر به سوی صبح» از زوایه دید مردی روایت می‌شود كه به عضویت گروهی مذهبی درمی‌آید كه شخصیت‌های واقعی و داستانی مطرحی مانند افلاطون، موتزارت، دن كیشوت، شارل بودلر، فیثاغورث در آن حضور دارند.
همچنین شخصیتی به نام «تریسترام شندی» در داستان يك نویسنده‌ از قرن هجدهم میلادی و یكی از شخصیت‌های داستانی كه پیشتر در رمان «سیدارتا» اثر هسه حاضر شده بود، نيز ‌در اين اثر نقش دارند.
این گروه سفری را به سمت مشرق زمین آغاز می‌كنند تا «حقیقت ناب» را در آن‌جا بیابند. راوی این داستان از سفری سخن می‌گوید كه بعد زمانی و مكانی ندارد و از سویی در مرز بین خیال و واقعیت پیش می‌رود.
«این داستان را زندگی‌نامه نمادین هسه دانسته‌اند. كتاب در سال 1932 منتشر شده است. یعنی یك سال بعد از آنكه هسه برای بار سوم ازدواج كرد و با همسرش، نینون آوسلندر به مونتانیولا رخت كشید. كتاب شرح سفر معنوی هرمان هسه است به سوی صبح معرفت. چند سال پس از پایان جنگ بزرگ به حلقه سالكان راه صبح می‌پیوندد تا در این سلوك جلیل شركت جوید. این سلوك تلاشی است بیرون از زمان و مكان. شرق او شرق جغرافیایی نیست و از قید زمان نیز آزاد است. هسه در این كتاب به مفهوم حقیقی زندگی از زاویه‌ای جدید می‌اندیشد و سعی دارد با سفری كه آغاز كرده به كمال مطلوب انسان‌ها دست یابد.»
سفری كه هسه در این كتاب در كنار شخصیت‌های متفكر و مطرح جهانی آغاز می‌كند زمینی نیست و بیشتر به سیر تكامل اندیشه و عرفان وی مربوط است. راوی كه نام مستعار «ه. ه» را در این داستان برای خود برگزیده، دغدغه‌ها، ناباوری‌ها و تردیدهای خود را در قالب سیر و سلوكی عرفانی به نمایش می‌گذارد. سفری كه گرچه با هدف رسیدن به مشرق زمین و كسب دانش و عرفان این منطقه آغاز می‌شود، ولي در داستان از ادیان مختلف یا فرهنگ‌های خاص نكته‌ای گفته نمی‌شود و داستان اغلب حول شخصیت اول داستان و تحولات ذهنی و روحی او است.
این داستان با ابراز خوشحالی راوی داستان به دلیل پیوستنش به این گروه آغاز می‌شود. او وارد شدن به این جمع را به دليل خوش شانسي‌اش می‌داند و طوری از این ماجرا سخن می‌گوید كه گویی در حال صحبت كردن با خود است. او خود و همراهانش را كودكانی می‌داند كه قدم در مسیری طولانی گذاشته‌اند. با این حال در میانه راه، داستان به سمتی پیش می‌رود كه راوی مستقیما خواننده اثر را مورد خطاب قرار می‌دهد و با او شروه به صحبت كردن می‌كند.
او كه تا این حد از پیوستن به گروه خوشحال بوده، در میانه مسیر، راه خود را از اعضای گروه جدا می‌كند و به این باور می‌رسد كه آن گروه دیگر به معنای واقعی وجود ندارد. زندگی او پس از شكست در رسيدن به آنچه هدف غایی خود می‌دانسته، به یاس و سرخوردگی می‌رسد و كم‌كم سعی می‌كند روابطی جدید را از سر بگیرد.


خرید کتاب سلوک به سوی صبح
جستجوی کتاب سلوک به سوی صبح در گودریدز

معرفی کتاب سلوک به سوی صبح از نگاه کاربران
اثر مقدمه ای دارد که ظاهرا مترجم از منبعی بدان افزوده است. این مقدمه یا ترجمه اش - یا هردو - چنان گنگ است که جز بر سردرگمی نمی افزاید. البته مباحثی در آن مطرح می شود خواندنی: حضور شخصیت ها و مکان های واقعی زندگی هسه در داستان و نسبت مخدرها و این سفرهای درونی. این دو نکته شاید تنها نکاتی بود که در این مقدمه ی نسبتا طولانی به دستم آمد و باقی جز خشم از ابهام حاصلی نداشت.
اما خود اثر در مقام ترجمه چنگی به دل نمی زد، بد نبود اما نقاط ابهام زیادی داشت. گاهی به نظر می رسید که جمله ها باید جور دیگری می بودند که بتوان معنی محصلی از آنها برداشت کرد. البته احتمالا مثن اصلی هم ابهام ها را دامن زده است و نباید همه را از چشم مترجم دید.
اما از همه ی اینها گذشته اثر اثری است حداقل برای من دلپذیر. برای من یادآور خاطراتی است که از سفر مشرقی در ذهن دارم - حتی اگر اینک چندان خود را در این مجمع نیابم. اما این هم سخنی کافی بود که رضایت خود را از این اثر بی پرده اظهار کنم. این اثر از آن آثاری است که من با جزئیات آن هم آمیختم و ثمر برداشتم. از آن آثار که نقل قول کردن از آن را دوست خواهم داشت و صد البته گاهی شاید نه به اصل منظور نویسنده.


مشاهده لینک اصلی
آخر داستان همه توو يه صورت محو میشن، تو دمیان و گرگ بیابان هم دقیقا همین ادغام تصاویر ،یکی شدن شخصيت ها بود از این لحاظ اين داستان برام زیاد تازگی نداشت و نمی شه این اثرشو اصلا با بقیه کتابايي که ازش خوندم مقایسه کرد چون به غیر از این که اونا پخته تر نوشته شده بودن و نويسنده رو موضوعاش مانور بیشتری داده بود و وسعتشون بیشتر بود، سفر شرق بر خلاف بقیه اونطور ذهنمو همراهه خودش به تکاپو وانداشت نمیدونم شاید من زیادی دارم وسواس ميشم...ه

مشاهده لینک اصلی
یک نویسنده باور نکردنی، داستان واقعی را به نوعی افسرده می زند و به چیزی الهام بخش تبدیل می کند. اگر تا به حال خود را در ناامیدی غوطه ور کرده اید، کاملا از بین رفته و تحقیر شده اید، این کتاب برای شما مناسب است. برادر لیگ بریتانیا به زندگی خود نگاه می کند و معنی انتخاب و عمل او را مورد سوال قرار می دهد. او خود را در جریان بحران وجودی قرار می دهد. کتاب کم نظیر. هشدار: پایان غیرقابل اطمینان. نکات اصلی چندگانه: + ناامیدی حالت دائمی انسانیت است. + خدمتکار استاد است. + مسافرت به مکان های دور و رسیدن به یک مقصد، زندگی شما را تغییر نمی دهد و معنای آن را تغییر نمی دهد، مگر اینکه شما هم مایل به تغییر باشید چگونه می توان جهان را درک کرد + سفر واقعی در سرت صورت می گیرد. * * * + @ چه شخص واقعا یکی دیگر یا حتی خودش را می داند؟ برای من، من کسی نیستم که همه را درک می کند @ + @ بنابراین بسیاری از مردم می آیند و می روند؛ یکی از مردم می داند و هنوز آنها را نمی شناسد. @ + @ همه چیز فقط یک توده ای از تصاویر قطعی است که در چیزی منعکس شده است، و این چیزی من است، و این خود، این آینه، هر زمان که به آن نگاه کردم، ثابت کرده است @ + @ آیا داستان شما قادر به گفتن است؟ @ + @ هرچه اتفاق می افتد، تصمیم گرفتم که اراده ام را انجام دهم. حتی اگر مجبورم داستان دشواری خود را ده بار، صد بار بارگذاری کنم و همیشه در یک کلاسیک قرار بگیرم، همینطور دوباره صد بار بار دیگر شروع خواهم کرد. @ + @ من هم مجبور بودم نوشتن کتاب و یا به ناامیدی کاهش می یابد؛ این تنها وسیله صرفه جویی در من از هیچ چیز، هرج و مرج و خودکشی نیست. @ +Despair نتیجه هر تلاش جدی برای درک و تصدیق زندگی انسانی است. @ @ @ Deparment نتیجه هر تلاش جدی برای گذراندن زندگی با فضیلت ، عدالت، و درک و برآورده ساختن نیازهای آنها. @ + @ همه چیز به محض این که نزدیک آن را در نظر بگیرم، مشکوک می شود، همه چیز از بین می رود و حل می شود. »

مشاهده لینک اصلی
گرچه سخت ترین درک رمانهای هسس، سفر به شرق بعد از خواندن یکی از موارد مورد علاقه من بود، زیرا من با برخی از مبهم و در عین حال قدرتمند، درک حقیقت حیاتی - چیزی شبیه آن کلمات اساسی که ما پیدا می کنیم @ در نوک زبان @ اما قادر به صحبت نیست، آن جنبه های حافظه ما می دانیم که در آنجا وجود دارد اما می تواند به یاد نمی آورند، آن آگهی ها در رویاها، در deliria یا تحت تاثیر روانگردان قرار می گیرد. در حال حاضر، به طور قابل توجهی من زندگی و بودن خود را هدر رفته از همان عصر به عنوان نویسنده آن، سفر را به عنوان بازتابی در مورد جوانانم، بویژه بیداری عقل و آرمان های اخلاقی، با شناخت دنیای بزرگ و بی نظیر ایده هایی که توسط ادبیات به دست می آید، می بینم. البته، در بسیاری از Hesses نوشتن، به دست آوردن در بازی شیشه ای مهره.

مشاهده لینک اصلی
من بسیاری از کتاب های بسیاری از ذهن های بزرگ را خوانده ام. سارتر، کامو، داستایفسکی، نوباکوف، آین رند و همکاران. برای پیدا کردن جنبه های مختلف حقیقت در نوشتن آنها، یک مبارزه درونی پیدا می کنم. آثار آنها ما را مختل می کند. آنها ما را الهام بخشند. آنها ما را در مورد خودمان گمراه می کنند. آنها ما را مطرح می کنند و آنها ما را به سوی یک سفر خود به سوی کاوش حرکت می دهند. اما خواندن هسن متفاوت است. وقتی که او را بخوانم، احساس نمی کنم که من یک متخصص ادبی یا فیلسوف میخوانم. من احساس می کنم که من با یک مقدس هستم مردی که حقیقت را تجربه کرده است. برای من، تفاوت بین روشنفكری و سنت را به ارمغان می آورد. اولین كتاب من از هس اتفاق می افتد كه @ Siddharth @ است كه به نظر من باید برای همه و دیگران بخواند. با @ Demian @ (رمان ابتدایی خود)، من قصد خود کشف را پیدا کردم. Narcissus و گلدمون @ نمونه ای کامل از غرور خود را در مورد ذهن و قلب ارائه می کند. @ سفر به شرق @ نمایش خود را در فلسفه شرقی است. این کتاب بیشتر نماد متافیزیکی است تا ماجراجویی معنوی. این طرح شامل یک گروه از روشنفکران بالا است که در فضا و زمان سفر می کنند؛ به همین دلیل است که افلاطون، موتزارت و دون کیشوت بخشی از همان لیگ به عنوان شخصیت اصلی را می بینید، در مسیر سفر به شرق و یا یافتن حقیقت نهایی به نام HH (هرمان هسه؟ به تدریج تیم به دلیل ویژگی های فردی فرو می ریزد. در نهایت وقتی HH خودمحور، حقیقت را پیدا می کند، او بیشتر شگفت زده شده است .... این کتاب نباید به عنوان مقدمهای برای هسن (هر چند اندازه کوچک ممکن است وسوسه انگیز باشد) را در نظر بگیرید.

مشاهده لینک اصلی
@ که به دور سفر می کند اغلب چیزهایی را که از آنچه اعتقاد داشتند حذف می کند، درست است. وقتی که او در زمینه های مختلف در خانه صحبت می کند، او اغلب به دروغ متهم می شود؛ زیرا افراد مبهم باور نمی کنند که چه چیزی نمی بینند و به طور واضح احساس می کنند. من باور دارم که اعتماد به نفس من کم است. @

مشاهده لینک اصلی
تعجب آور، آنچه از چندین کتاب خواندن خواند، حتی شگفت انگیزتر است.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب سلوک به سوی صبح


 کتاب زن وسطی