کتاب علف ها آواز می خوانند

اثر دوریس لسینگ از انتشارات آشیانه کتاب - مترجم: زهرا کریمی-نوبل ادبیات

نخستین رمان Doris Lessings که در آفریقای جنوبی تحت حکومت سفید قرار دارد، هر دو به عنوان ضرب المثلی از فروپاشی انسان و نقد اجتماعی بسیار زیبایی شناخته شده است. مری ترنر یک زن جوان با اعتماد به نفس و مستقل است که همسر افسرده و ناامید کننده یک کشاورز بی اثر و ناموفق است. اندکی بعد، سالیان دراز در مزرعه، آلودگی آهسته خود را می گیرند و ناامیدی ماری، تا زمانی که ورود سرنوشت ساز مضحک و خشن سیاه، موسی، پیشرفت می کند. مری و موسی - استاد و برده - در ترس و وحشت اند، در اینترنت جذابیت و انفجار قرار دارند.

چمن آواز می خواند چشم انداز تخیلی لسینگ را با خود به زودی به یاد می آورد

دوریس لسینگ از پدر و مادر بریتانیایی در ایران در سال 1919 متولد شد و با خانواده اش به رودزیا جنوبی رفت و هنگامی که او پنج ساله بود او در سال 1949 به انگلستان رفت و از آن زمان تاکنون زندگی کرده است. او نویسنده بیش از سی کتاب - رمان، داستان کوتاه، گزارش، اشعار و نمایشنامه است - و در میان مهم ترین نویسندگان دوران پس از جنگ در نظر گرفته شده است. جدیدترین آثار او شامل دو جلد از زندگینامه، زیر پوست من و پیاده روی در سایه، و یک رمان، ماره و دان است.


خرید کتاب علف ها آواز می خوانند
جستجوی کتاب علف ها آواز می خوانند در گودریدز

معرفی کتاب علف ها آواز می خوانند از نگاه کاربران
چمن آوازخوانی رمان استعمارگرایی، انحطاط انسان است و دیدگاه غیرمنتظره از نگرش غالب یک زمان و مکان، و در عین حال، به نظر من، این یک تصویر قدرتمند از ذهن است که در حال فروپاشی است. مری ترنر زن شرور است تلخ، بی رحمانه، تحت عنوان آنچه که به عنوان یک خشم زنانه بر سر یک زندگی مزرعه خسته کننده و ازدواج دور افتاده بود، به زودی به چیزی عمیق تر و بیشتر آشفته تبدیل شد. گاهی اوقات مردم در اوایل زندگی خود شکسته میشوند، و آن را غیرممکن میسازند، و در هسته خود، مری ترنر مدتها قبل از بزرگسالی ویران شده بود و عصبای او تنها یک سرپاشی از سر و صدای خنده و صدمه بود. این کتاب با قتل او باز می شود؛ ما می دانیم که او محکوم شده است. ما تماشا می کنیم که او در حال غرق شدن است و در نهایت شاید یک نوع تسکین تحریف شده را پیدا کند. این نشان دادن Lessing یک زن بدون انتخاب است. یک کودک بدون انتخاب؛ مردم بدون انتخاب مزرعه شکست خورده است، ازدواج ناکام می ماند، مغز مری Turner از دست می دهد. آپارتاید ناتوان است اتمسفر در این کتاب پر سر و صدا، تعصب و هیپنوتیزم است. همه ی خورشید خیره کننده و خیره کننده و تنش غیرقابل تحمل است. چیزی باید به دست آورد. تلاش مؤثر در تلاش برای تلاش ماری ترنر سعی کرد، اما او هرگز فرصتی برایش نداشت، نه با آن شوهر، نه در آن کشور، نه در آن دوران کودکی، نه زمانی که او قرار بود تمام روزهایش را در سر او تحریک کند، ناامیدی یک بمب زمان تیک تاک این چیزی است که اتفاق می افتد، لسینگ گفت، زمانی که زنان نمی توانند انتخاب کنند. این نتیجه است، او به ما می گوید، هنگامی که شما مردم را بردگی می دهید. این غیر طبیعی و غلط است و این چیزی است که شما دریافت می کنید.

مشاهده لینک اصلی
استعمارگرایی در جنوب آفریقا: هر دو طرف در نابودی کشته شدند\nدوریس لسینگ، برنده جایزه نوبل سال 2008 برای ادبیات، به داستان فوق العاده غریزی از فروپاشی و تباهی به جنون مری و همسرش دیک ترنر می پردازد که به طور همزمان واقعیت های تلخ زندگی آپارتاید در رودزیا را نشان می دهد. این اولین کتابش بود که در سال 1950 منتشر شد. اولین آلبوم! من فریاد میزنم من برای انجام این کتاب عدالت را نداشتم، برای انتقال زرق و برق و انحصارطلبانه، Turners در گرمای غیر قابل تحمل از مزرعه پر از مزرعه، ناامید کننده و خانه اش با قلع پوشیدند. آغاز این کتاب، پایان را نشان می دهد: مری توسط \"@ houseboy @\"، یک کارگر بومی موسین، کشته شده است. این کتاب پس از پانزده سال خوب، زمانی که مریم جوان تر است و یک زندگی مستقل و مستقل و مستقل زندگی می کند، حمایت می کند. این توضیح می دهد که چگونه او تصمیم می گیرد تا ازدواج کند، و این که آهسته، گرم و از بین بردن روح او با شوهرش در مزرعه خود همکاری می کند. و داستان داستان قتل او را می نویسد، و همه چیز را به این پایان خشونت آمیزانه کمک می کند. شما یک ایده واضحی از سیستم کلاس سفت و محکم - استعمارگران غنی سفید در بالا، و سپس سفیدپوستان فقیر، سپس Afrikaners، و سپس سیاه پوستان. دیک ترنر، دائما مشغول به کار، و در عین حال بی پروایی و کور شده توسط غرور او، آنها را در فقر، فصل پس از فصل، سال بعد از میلاد نگه می دارد. Turners به ​​خاطر اینکه آنها به سادگی نمی توانند موفق شوند، نگاه می کنند. آنها عصبانی و شرم آور مردمشان هستند. لسینگ تن از این رمان را در صفحه اول تنظیم می کند و نگرش استعماری را نسبت به سیاهان آفریقایی ها روشن می کند. ** به دلیل پیشرفت رمان، به ویژه از طریق ماریس کارگران خانه و مزرعه ای که از آن می آیند از هر دو ترس و جهان مسموم، او تمام عمر خود را زندگی کرده است. این داستان فقر، نژادپرستی، تنهایی دوقلو است که ازدواج می تواند باشد. این داستانی است که اتفاق می افتد زمانی که خطوط نامشخص عبور می کنند. این یک داستان از هزینه جداسازی است که تبلیغ کنندگان نیز قربانی یک سیستم نامناسب هستند. همچنین داستان جنوب آفریقا، یک مکان بی رحم و آفتابی که در آن مردان در حال مبارزه و می میرند اما cicadas آواز خواندن را ادامه می دهند. ** من در این رمان برخی از زبان های نژادپرستانه را یاد گرفتم، آموزش های غم انگیزی از زمان و مکان.

مشاهده لینک اصلی
â € œ این است که توسط شکست و ناپذیری از یک تمدن است که می تواند به بهترین وجه نقد نقاط ضعف خود را. â € ï ® ناشناخته **** 4.5 ستاره **** من با نتیجه این رمان متلاشی شد. مزاحم فریبنده مجذوب قابل خواندن

مشاهده لینک اصلی
بعد از گذشت حدود 7 سال، مجددا بخوانید. یکی از چیزهای غیر معمول در مورد این، اولین کتاب منتشر شده توسط لسینگ است، موقعیت مکانی افسانه ای افراطی است که او می گیرد. او یک شخصیت ظاهر را به دیگران توصیف می کند، سپس به روانش وارد می شود تا افکار او را افشا کند. او پاسخ های دیگران را به بیان دیگر افراد توصیف می کند و سپس به دیدار همراهانش از او میپردازد. برای تأکید بر قدرتش حتی بیشتر، او از توصیف عینی چشم انداز به شخصیت تجربیات آن تغییر می کند. با این حال، یک آستانه او عبور نمی کند و این در ذهن شخصیت های سیاه و سفید است که معمولا در صدای نویسنده و شخصیت های سفید به عنوان بومی ها اشاره می شود. من فکر می کنم لسینگ این موقعیت را گرفته است و توجه به آن را جلب کرده است به استثنای آن، تاکید بر غرورآفرینی و جهلهای سفیدپوستان سفید به طور کلی، و چشم انداز محدود خود را به عنوان یک نویسنده سفیدپوست به رسمیت شناخت. در فصل باز، ما این را در مورد مرد سیاه پوست، موسی، که برای قتل زن سفید، مری اعدام می شود، می بینیم: @ مردم به سادگی پرسیدند که چرا قاتل خود را به حال خود رها کرده است. شانس زیادی برای فرار نبود. اما او یک فرصت ورزشی داشت. او می تواند به تپه ها رفته و برای مدتی پنهان شود. یا او می تواند بر سر مرز به خاک پرتغال حرکت کند. سپس کمیسیون مستعمره منطقه، در یک حزب مستقل، گفت که کاملا قابل درک است. اگر کسی چیزی در مورد تاریخ کشور می دانست یا هر گونه خاطرات یا نامه های مسیحیان و کاشفان قدیمی را خوانده بود، می توانست در مورد حساب های جامعه لوبنگولا حکم صادر کند. قوانین سختگیرانه بودند: همه می دانستند چه چیزی می توانند یا نمی توانند انجام دهند. اگر کسی چیزی غیر قابل تحملی، مانند دست زدن به یکی از زنان پادشاه، او را به تحریم تبدیل شدن به مجازات، که احتمالا به نفع یک پشته مورچه در سهام، و یا چیزی به همان اندازه ناخوشایند است. من اشتباه کرده ام، و من آن را می دانم، او ممکن است بگوید پس مجازات من مجازات شود. خوب، این سنت روبرو شدن با مجازات بود، و واقعا چیزی درباره آن خوب بود. به این ترتیب، سخنرانی هایی که از سوی کمیساریایان بومی انجام می شود، که باید زبان ها، آداب و رسوم و ... را مطالعه کنند؛ هرچند که چیزهایی که بومیان انجام میدهند خوب نیستند. (با این حال، مد تغییر می کند: مجاز است که برخی از روش های قدیم را تحسین نماید، و این نشان می دهد که بومیان چگونه از آن فریب خورده اند). بنابراین این جنبه از امور کاهش یافته است، اما برای موسی ممکن است در کل Matabele نباشد. او در Mashonaland بود؛ هرچند بومیها در سرتاسر آفریقا سرگردان هستند. او ممکن است از هر کجا آمده باشد: قلمرو پرتغال، Nyasaland، اتحادیه آفریقای جنوبی. و از زمان روز پادشاه بزرگ لوبنگولا مدت زیادی است. اما پس از آن، کمیساریایان بومی تمایل به فکر کردن در مورد گذشته دارند. در اینجا ما فرض و اقتضائات و تخصص سفید، تصدیق سنت بومی، و پس از اعتراف جهل را که باید با اظهارات بی تفاوتی و تحقیر توزیع شود، در بر می گیرد. پس از قتل، لسینگ به عقب بر می گردد تا تابلو را باز کند، داستان داستان مری را از دوران کودکی اش می گوید. این بخش از داستان علاقه داشتن به فمینیستی است؛ زیرا زن جوان ساده لوح از یک زمینه ناراضی و ناخوشایند خوشحال، مستقل، موفق و دوست خوبی است برای کسانی که در اطراف او هستند، تا زمانی که فشار انتظارات همبستگی و ساختارهای مردسالارانه از نقش زنان بر او شکوفا شود او را به ازدواج با یک کشاورز جوان دیک سوق می دهد، که به طور مشابه توسط کنوانسیون و تمایلات مبهم عمل می کند. آنها کمی از یکدیگر می دانند که هر دو در انتظاراتشان ناامید می شوند و به ازدواج متضاد آسیب می رسانند. مری تلاش می کند تا خودش را به شرایط جدیدش اقتباس کند، که ترکیبی از شرم و خصلت ملموس و فرهنگ برتری سفید است، از خدمتکارانش سوء استفاده می کند و همسایگان خود را بیگانه می کند، که از بخش کوچکی از زندگی او می تواند کنترل کند. اگر ماریاس ویژگی بازخرید شادی سابق او، Dicks احترام و عشق او به سرزمین مزرعه او است. بر خلاف همسرش چارلی Slatter، که تنباکو را رشد می دهد، گاو را می کند و تلاش می کند تا باروری خاک خود را حفظ کند، دیک گیاهان را درختان می کند و گیاهان را می چرخاند و در دسته های کوچک رشد می دهند. با توجه به کمبود اعتماد به نفس و توجه کوتاه به سرمایه گذاری های دروغین او هرگز پول نمی دهد و هم او و هم مری، به دلیل فقرشان مزخرف و تلخ می شوند. همانطور که همه آفریقای جنوبی سفیدپوست، دیک فریاد زده است و لسینگ نویسنده نمی تواند خود را از انتقاد مستقیم او محروم کند: @ به من گوش کن، گفت: دیک قطعا. من به اندازه کافی کار نمی کنم تمام روز من در این سرزمین ها با این گیاهان سیاه و سفید تنبل، با آنها مبارزه می کنم تا برخی از کارهایشان را انجام دهند [...] شما باید احساس کنید. اگر می خواهید از آنها کار کنید، باید بدانید که چگونه آنها را مدیریت کنید. شما نباید بیش از حد انتظار داشته باشید آنها چیزی جز وحشی نیستند. بنابراین دیک، که هرگز متوقف نشد تا منعکس کند که این همان وحشی ها برای او بهتر از همسرش پخته شده بود، ...

مشاهده لینک اصلی
2.5 ستاره The Grass در حال خواندن توسط Dorris Lessing یک کتابفروشی است که خوانده شده است. کتاب را خوب خوانده ام، تنظیم رمان را دوست داشتم و تصور کردم نویسنده احساس خوبی از زمان و مکان دارد. داستان اصلی این رمان در مورد نژاد و نگرش نژادپرستانه جامعه در این زمان در رودزیا جنوبی است. این کتاب خواندن چالش برانگیز است و من شخصا بسیار ناتوان و هوشیارانه از عصبانیت و غم و اندوه در مورد طرح استفاده کردم. رمان با انتشار یک خبر محلی از خبر تکان دهنده، اعلام کرد که همسر ماری ترنر ریچارد ترنر، یک کشاورز در Ngesi، روز گذشته صبح روز چهارشنبه در حیاط جلوی خانه اش کشته شد. خانه کارگر که بازداشت شده است به جرم اعتراف کرده است. هیچ انگیزه کشف نشده است. فکر می کردم او در جستجوی ارزش ها بود. در حالی که احساس کردم رمان خیلی خوب نوشته شده در مکان های من هرگز واقعا احساس نویسنده به من داده شد حقایق کامل stroy و بنابراین من هیچ اعتقادی به آنچه که من خواندن بود. من حتی متوجه شدم دلیل پیروزی قاتلان را فهمیدم؛ چرا که هرگز در رمان روشن نشد و این بسیار فریبنده بود. این کتاب بحثی خوبی در میان گروه ایجاد کرد و اکثر مردم در حالی که از رمان لذت نمی بردند، آن را خواندن ارزشمند و کتاب بحث خوب.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب علف ها آواز می خوانند