ابصالوم، ابسالوم! یک رمان توسط نویسنده آمریکایی ویلیام فاکنر است که برای اولین بار در سال 1936 منتشر شد. رمان پیش از آن، در طول و پس از جنگ داخلی، داستان درباره سه خانواده آمریکای جنوبی است که تمرکز بر زندگی توماس سوپن است.
منتشر شده در سال 1936، Absalom، Absalom! توسط بسیاری به عنوان شاهکار ویلیام فاکنر در نظر گرفته شده است. اگر چه ساختار پیچیده و منحصر به فرد رمان ها خوانندگان را دچار مشکل می کند، کتاب های ادبی شایسته آن را در صفوف بهترین رمان های آمریکایی قرار می دهند. این داستان مربوط به توماس سوپپن، مرد فقیری است که ثروت پیدا می کند و سپس به یک خانواده محترم ازدواج می کند. جاه طلبی و نیاز شدید او برای کنترل، خرابکاری و ویرانی خانواده اش را به همراه دارد. داستان های خنده دار توسط چند راوی بیان شده است، به خواننده اجازه می دهد تغییرات در حماسه را مشاهده کند، همانطور که توسط سخنرانان مختلف بیان شده است. این روش غیر معمول یکی از مسائل مهم رمان را مورد توجه قرار می دهد: به چه میزان مردم می توانند حقیقت را درباره گذشته بدانند؟
خرید کتاب ابشالوم، ابشالوم!
جستجوی کتاب ابشالوم، ابشالوم! در گودریدز
معرفی کتاب ابشالوم، ابشالوم! از نگاه کاربران
فرد فراموش کرده است که چقدر فاکنر را دوست دارم - او دارای چنین سبک مشخصی است که می تواند انعطاف پذیر باشد، تقریبا تا حدی ناشناخته است، و در عین حال باعث می شود که من به آنچه که خوانده ام را تحسین کنم، برای مبارزه با بازخوانی مجدد گذرگاه ها و ایده های خاص. او اجازه می دهد تا در تجربه خواندن لذت ببرید و سپس دوباره به قدردانی از آنچه که اتفاق افتاده است قدردانی کنید. برای کسانی که به فاکنر نیازمند هستند، من توصیه می کنم از اعضای عاقل تر GR که اغلب بهتر است آن را امتحان کنید و رمزگشایی نکنید، اما اعتماد کنید که همه (یا بیشتر) آن ها در نهایت با یکدیگر هماهنگ خواهند شد. اوباما در یک سری از فلسفه های غیر زمان بندی شده توسط یک راوی که خاطرات خود و همچنین دیگران را بازنویسی می کند، ابرازوم یک نگاه چند لایه ای به جنوب آمریکا از طریق داستان توماس سوپن ایجاد می کند. یک مقاله اخیر در واقع به عنوان یک رمان در مورد رویای آمریکایی @ اشاره کرد و این مفهوم با من درگیر شده است، زیرا سوپپ بدون تلاش برای ایجاد یک میراست از هیچ چیز نیست. سرنوشت، تاریخ و شاید کارما بدون تردید عقب سرشان بود و در مورد بشریت داستان بسیار باقیمانده بود؛ همانطور که در مورد تلاش یک مرد برای تحمیل اراده او به فرهنگ و طبیعت است که قبل از چشم او تغییر می کند. در اصل، پیشینه ای از داستان در چند صفحه اول با فصل های بعدی آشکار و یا روشن شدن جزئیات ضروری است ... ارائه قطعات مختلف از یک پازل است که کل نشان می دهد hubris که مجاز / اجازه می دهد تا ما را به باور ما می توانیم و ممکن است زندگی دیگر انسان ها را کنترل کند. ---------------- اسم IM همچنان تلاش می کند از این کتاب یاد بگیرد: phaeton | scuppernong | octron | | strophe / anti-strophe | chatelaine | portmanteau | schotische | faience | purlieu | ویراگو | ولتا | lustrum | hoydem | lambence | وینند | ukase | embusque | rubicund | تلنگر | spavinating | coign | sybarite | lagniappe | nosegay | اشتباه مورگانتی | کاتا فالک
مشاهده لینک اصلی
نظر # 9 از @ سالانه از مرور تمام کتاب های خواندن @ به یک معنا من، به عنوان یک تگزاس، من جنوبی، دولت من، قبلا ملت خود - این دو واژه ها استفاده می شود قابل تعویض به معنای غیر آمریکایی - یک عضو کنفدراسیون، دولت هفتم این کار را انجام داده است، هرچند که بدون برجسته ترین مرد تاریخ ایالات متحده، سام هویستون، از آن به عنوان یک ارمیا تنها در برابر آن هراس است، اما با این حال با رای 166 تا 8؛ و به صورتی دیگر، جنوب من فاکنر جنوبی نیست، جنوب عمیق نیست، حتی حتی جنوب قدیم، بعضی از اجداد من به خاطر بازسازی به سمت جنوبی فرار کردند و به تگزاس رفتند، جایی که ظاهرا خیلی سنگین نبود؛ اما بله، جنوب من، زیرا من خویشاوندان و اجداد خود را برای مبارزه برای وابستگی (احتمالا و احتمالا مرگ) بردگان (احتمالا و احتمالا مرتکب جنایات و شکنجه) کردم و حتی مادربزرگ من هم معمولا به همه سیاهان به عنوانniggers اشاره کرد، @ but notouth، تگزاس که فکر می کند هنوز یک جمهوری است، هنوز هم حاکم است، notSouth که در آن خانواده از خانواده من متولد شده است و در تگزاس پیش رفته است هنوز شعبه دیگری که در ایلینوی شروع شد و به سمت غرب به سمت کالیفرنیا رفت، منع احتمالی از کل جنگ و یا حتی مبارزه برای اتحادیه به طوری که به نوعی زندگی من در تگزاس هیچ ارتباطی با جنوب یا notSouth، با Confederacy یا اتحادیه بیشتر از آن است که با Fr ench Hugenots و Calvinists اسکاتلندی که نام خانوادگی من را به قاره ای تحویل دادند که هیچ مرد سفید پوست بومی نیست. به همین ترتیب، کوئنت کامپسون، من هر دو بخشی از جنوب را احساس می کنم و کاملا درک آن را می دانم، اما از آنجایی که جنوب در سال 1865 درگذشت، من فقط در یک شکاف کوچکی از آنچه که یک بار جنوبی بود، زندگی نمی کنم. و این یک کتاب از جنوب و خانواده است. نه فقط Sutpen قدرتمند، بلکه Coldfields، Compsons. همه خانواده ها از این جنگ ویران شده بودند، بیشترین موافقت با آن، برخی از خود را در اتاق زیر شیروان خود را به اعتراض به آن. کتاب ها با کیفیت اسطوره ای شروع می شوند. رزا کالدفیلد به کوئنت کامپسون از توماس سوپپون توانا می گوید که از رمز و راز و ترور برخاست و خود را امپراوری در شهر کوچک جفرسون میسیسیپی قلمداد کرد. او یک هیولا از یک خانه را با یک معمار ربوده شده فرانسوی ساخته است که با نجارهای وحشی مبارزه می کند - هرگز عادت های نجار خانگی، که همیشه به نام @ Wild @ نامیده می شوند، زیرا این کلمه به تنهایی، فضیلت مطلق اراده او را برجسته می کند که او فقط می خواهد وحشی و حیوانات نیمه دیوانه ای که به ترس و خشونت سخت می اندیشند تا او را یک گیاه قدرتمند بسازند. او یک همسر از یکی از مردم محلی را استخدام می کند و او دو فرزند را می کشد و همیشه به نظر می رسد خفیف، سرد و حتی محاسبه می شود. و برای بسیاری از داستان ما هیچ نظری نداریم که انگیزه او چیست. چرا او می خواهد با چنین نیروی بی رحمانه به برنامه اش حمله کند. در عوض او فقط نیرویی است، او یک موج بزرگ و قدرتمند از سرنوشت خود بر روی زمین است. و در حالی که لایه ها به روایت توسط کونتین و پدرش و رزا و شروه گچ می شوند، کیفیت اسطوره ای شروع به دور شدن می کند. از آنجا که خواننده با هنری و جودیت سوتپن و چارلز بون و واشنگون مواجه می شود. همه در سراسر Sutpen همان است قابل تحمل در مورد او، اما خانواده و دوستان خود شکننده هستند و شکستن مانند بسیار جنوبی خود. چارلز و جودیت در عشق فرو می ریزند، یا شاید آنها عشق نزنند، شاید جودی فقط در عشق فرو می رود و چارلز هیچ مفهومی یا قصد ندارد ازدواج کند، همانطور که او قبلا به یک زن گناهکار است. هنری پدر و پدر و مادرش را از دست می دهد پدرش به او می گوید که چارلز نمی تواند با جودیت ازدواج کند. دلیل در حد حدس زدن است. و بهتر است حدس بزنید که بیشتر آنها تبدیل به واقعیت می شوند. هنری ساتپن را رد می کند چون او دوستش چارلز را به خاطر اعتراف او به اوترون ازدواج کرده است یا اینکه چارلز در واقع ازدواج سابق پسر است. این دو به عنوان واقعیت در نظر گرفته شده اند اما تقریبا همانطور که می توانم بگویم به نظر می رسد فرضیه های زیادی در خصوص شخصیت ها وجود دارد، همانطور که واقعیت واقعی است. شاید چارلز واقعا در عشق به جودیت سقوط کرد و دلیل سکوتش این است که هنری خواسته است که از او دور شود. و حتی اگر آنها نیمه برادر و خواهر و برادر چارلز هنوز هم می خواهد ازدواج با او، او با همان نیروی واهی از اراده به عنوان توماس Sutpen ازدواج کند. و هنری او را می کشد، چه به خاطر تهدید از تجاوز به عنف، و یا بی گناهی یا غلط و یا خون خود را از رنگ های متضاد. هنری او را می کشد اما رزا، تنها کسی که در زمان وقایع زنده زنده است، بیان میکند که او هرگز بدن او را ندیده است. آیا می توانست چارلز حتی کشته شود، هیچ جسمی وجود نداشت، که اسطوره ی صدف ها همان توطئه ای است که چارلز و هنری از جنوب با هم فرار کردند، زیرا جنوب آن کشته شده و دفن شده بود؟ هیچ کدام از شخصیت های ما بدن را نمی دیدند. رزا هرگز چارلز را زنده ندید. تنها یک نام بر روی سنگ قبر وجود دارد. من در پایان این داستان غمگینم. عجیب و غریب به نظر می رسد که غم انگیز ترین داستان است که ما به وضوح می دانیم که درست نیست. اما غم و اندوه از اختراع Shreve، داستان در داستان است. احتمالا ...
مشاهده لینک اصلی
ای پسرم آست اسلوم، پسرم، پسرم آست اسلوم! ای خداوند من برای تو فوت کرده بودم، ایسسسلام، پسرم، پسرم.\nعنوان این رمان از عهد عتیق کتاب مقدس گرفته شده است. داستان پادشاه دیوید و ابسالوم درباره یک پسر است که در برابر پدر و برادرش مجبور است که مجرمان را با خواهرش مقابله کند. اوباما، این همان موضوعات را بر عهده گرفته است. تاموس سوتسن، تمایل عمیق تر به شخصیت مردسالاری بزرگ در سرتاسر یک سلسله قدرتمند، از تجربه ی تحقیر آمیز به عنوان یک نوجوان ناشی می شود، زمانی که او در جلوی خانه یک صاحب مزرعه @ big house @ و گفت: در اثر یک خدمتکار سیاه و سفید که سطل زباله مانند او باید از پشت درب استفاده کنید. من در مورد پسران خود را برای تحمل بار گناهان من و آزار و اذیت و آزار و اذیت من مطرح شده است .. که من ممکن است چشم خود را بر کالاهای من و قاچاقچیان، بر نسل های آنها و فرزندان من صد برابر افزایش پیدا کردند، زیرا روح من از من خارج می شود. فالکلنر به انگیزه های روان شناختی برای اعمال انسان ها، عواقب آن اعمال و عواقب ساختن خود را مورد بررسی قرار داد. در این درگیری ها که سوپپن در این رمان تحت عنوان \"محصولات به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای فاکنرها\"، شاهکار مشخصه قلب انسان در جنگ با خود است، نشان داده شده است. اطلاعات مربوط به برده داری و نژادپرستی، جنایت، محرومیت، برادر زاده، شکست روحیه و اخلاق جنوب غربی در طرح های جاه طلبی سوپنز برای رسیدن به زندگی خود @ طراحی منعکس شده است. داستان توماس ساتپس، نشان دهنده سقوط فرهنگ کشت گیاهان جنوبی جنوب جنوب شرقی اشراف است. او ایدئولوژی های ناقصی را که جنوبی به آنقدر عزیزانه برگزار می شود، به تصویر کشیده است، که آنها برای جنگ به آنجا رفتند، که آنها نسبت به سپری کردن آنها نترسید. تمثیل قوی میان Sutpen، خانواده اش، هر کسی که به او متصل است، و جنگ داخلی است. همانطور که خانواده افزایش یافت و سقوط کرد، خود و دیگران را از بین می برد؛ بنابراین جنگی که از دست داده بود، با همه آن مبارزه برای و در مقابل، در خرابه های چپ بود. پس وجود دارد عجیب و غریب از وجود و بقای جیم Bonds وجود دارد. من فکر می کنم که در زمان جیم Bonds می خواهند به غلبه نیمی از غربی است. مطمئنا، در زمان ما کاملا فراموش نخواهد شد و البته به سمت قطبهای دیگر که مانند خرگوش و پرندگان انجام می شود، دوباره از بین می روند، به طوری که آنها بر روی برف بسیار تیز نشان می دهند. اما هنوز هم جیم باند خواهد بود فاکنر با یک سبک منحصر به فرد از حرکت دایره ای، دور زدن آن را نوشت، و به همین دلیل در چند هزار ساله، که من نیز به آن توجه می کردم، از نخبه های پادشاهان آفریقایی نیز پر شده بود. فاکنر نبوی بود. و از بین بردن، به عقب و جلو کردن بین راویان، از حال حاضر به گذشته به ارائه دوباره. این امر به طور موثری سیکل، پیش بینی شده و کارمایه بود - همانطور که در الغاء به ابسالوم در کتاب مقدس که گناهان پدر بر فرزندان اعمال می شود، @ خشونت علیه خشونت ایجاد می شود. @ با ارتباط حجاب خانوادگی از طریق چهار راوی مختلف (رزا کلدفیلد، آقای فاکنر، خواننده را با کمی اطلاعات در یک زمان، با استفاده از چندین اطلاعات، به تدریج از بین می برد. خواننده به تدریج از انگیزه ها، حوادث، واقعیت ها و زمان بندی آگاه می شود؛ او برای کشف، سوال کردن و تفکیک مجدد از حقیقت کنار گذاشته می شود و می تواند حساب شخصی خود را از آنچه که در واقع تبدیل شده است. تاریخ حلقه به ویژه در مثلث هنری- چارلز جودیت و همچنین با Sutpen-Henry-Charles: آن بسیار قانع کننده ~ هیچ spoilers، کتاب را بخوانید، آن را دریافت کنید. هنگامی که تمام قطعات به جای می آیند، تنها این واقعیت است که Absalom! کار هنری است. فالکنر اعتیاد آور است. من شروع به خواندن رمانهای فاکنرها بیش از یک دهه پیش، زمانی که کتاب باشگاه Oprahs تحت فشار قرار دادن تابستان فاکنر قرار گرفت. این ها خواندن و لذت بردن بود، رمان های راحت تر. بنابراین من برای چالش ابسالوم مبارزه کردم! فاکنر ملت خارجی خود را با یک زبان منحصر به فرد و بی نظیر که بعضی از آنها ممکن است به عنوان @ فاکنرزر @ و یا @ فالکنری توصیف کنند، به دست آوردند. @ این است که تا کنون در Absalom آشکار است! و به عنوان یک بازدید کننده که می تواند زبان یک کشور بیگانه را مقابله کند، در ابتدا ضربان قلب را تکرار می کند، باید بارها و بارها مجددا تکرار شود، مدت زمان زیادی را صرف آن می کند، کلمات را با هم مخلوط می کند، جذب می شود، جذب می شود. قبل از اینکه مغز تنظیم کند؛ واژگانی استادان، ریتم، سرعت، شعر را می گیرند. این تبدیل به یک سمفونی شاعرانه به چشم می شود. رهبری فاکنر زمین را از طریق ابسالوم! به طرز شگفت انگیزی ناامید کننده بود اما فوق العاده و به همان اندازه لذت بخش بود. یکی از راویان، کوئنتین کمپسون، شخصیت اصلی در The Sound and Fury است - یکی برای اضافه کردن به لیست فاکنر من در حال رشد من.
مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** من نمی دانم آنچه در مورد این کتاب بود، اما آن را کاملا من را منفجر دور. من یادداشت های صخره ای را می خواهم (در واقع یادداشت های جرقه ای که بسیار بهتر هستند) برای درک آنچه اتفاق می افتد مورد نیاز است. من حدس می زنم که کمی خواننده ی ADD را می توانم بپذیرم، و به نظر من معمولا سخت است که من از تراکم های انبوه پیروی کنم ... من ترجیح می دهم که زبان فطری، که فاکنر به خوبی کار می کند، اما با توجه به نکات قابل اطمینان، این داستان. افراد مختلف داستان مشابهی را در مورد جنوب بیان می کنند. (ولز! شما فکر می کنید من بیشتر از این می دهم!) همچنین این چیزی است که من معتقدم، طولانی ترین جمله در ضبط است .... 15 صفحه! من قبول میکنم نمیتوانستم همه چیز را بپیماییم، اما آن را لعنت کرد. فاکنر گفت، جاه طلبی او این بود که تمام دنیا را به یک جمله بگذاریم. و اگر او آن را انجام داد، هنوز هم آن را ترسناک و سعی می کرد همه چیز را پایین بکشد. من به معنای واقعی کلمه می خواستم یک دوست من را در وسط شب بخوانم و تقاضا کنم پاسخی به برخی سوالات شخصی شخصی درباره شخصیت بدهم اخلاق و خودت شک و تردید. من @ دیدن @ این کتاب ... چشم انداز آن به من نشان داد، با تشکر از پرو بی نظیر با شکوه و SparkNotes. یکی از غنی ترین خواندن تجربیات زندگی من *** و اکنون من آن را دوباره برای خواندن کلاس در این ترم است. من فکر نمی کنم هر چیزی را بتوان از اول وقت بخواند. قدرت باقی می ماند اما من کنجکاو هستم که این موضوع را به یک انتقاد سیاسی تبدیل کنم. این خود را به خوبی به چنین خوانی می اندازد، من دقیقا کنجکاو هستم دقیقا همان چیزی است که آن را خواهم گذاشت ... *** من مقاله ای را که در مورد آن نوشتم در متن با انتقاد خاص مارکسیستی نوشته ام: در فصل \"فرم کلاسیک\" از ژانر تاریخی، گرگ لوکاس، تمایزی حیاتی میان آنچه که او در نظر می گیرد رمان های تاریخی است و آنچه را که او را رمان واقعی و اساسا تاریخی می داند، می سازد. او فقط ادعا می کند که فقط \"طنز\" و یا نوع نامعقولی از رمان تاریخی است که در مورد تمایل به انتخاب و تمیز کردن لباس های کاملا خارجی خود است. نه تنها روانشناسی شخصیتها، بلکه رفتارهایی که به تصویر کشیده شده، کاملا از روزنامه نویس است. »(19) او این را« خرابکاری »نامید و از آن برای« تصویر وفاداری هنری » از یک دوره تاریخی مشخصی برخوردار است. (22) او رمانهای سر والتر اسکات را برای حاوی چه چیزی برای لوکاکس ستایش می کند، دقیقا به طور دقیق تاریخی است، یعنی مشتق شخصیت شخصیت ها از ویژگی های تاریخی آنها سن (24 سال) .هیچ کس نمی تواند بدون یک زمینه اجتماعی باشد، و زمینه اجتماعی از تاریخ به وجود می آید. لوکاکس تأکید می کند که افراد عادی می توانند ببینند که تاریخ در واقع ایجاد افراد منفرد یا چیزهایی است که در آن اتفاق می افتد اما در عوض مشارکت فعالانه در تحولات اجتماعی به وجود می آید: توده ها دیگر تصور یک وقایع طبیعی - اگر تجربیاتی مانند این با این نکته آشنا باشند که تحولات مشابه در سراسر جهان اتفاق می افتد، این باید احساس اول را به شدت تقویت کند تا اینکه چنین چیزی به عنوان تاریخ وجود داشته باشد ، این یک فرآیند بی وقفه از تغییرات است و در نهایت تاثیر مستقیم بر زندگی هر فرد دارد. (23) لوکاکس رمانهای سر والتر اسکات را برای داشتن شخصیتهایی که تنها آن کاراکترهایی را دارند که شخصیت های اجتماعی هستند (حتی از لحاظ اجتماعی سودمند) که با شرایط تاریخی زندگی می کنند که در آن زندگی می کنند. او با اعتقاد به بالزاک نقل قول می کند: رمان های \"Scott\" به سمت قهرمانان بزرگ به همان شیوه ای که تاریخ خود را انجام داده است، زمانی که نیاز به ظاهر آنها بود، حرکت کرد. بنابراين خواننده تجربيات تاريخي شخصيت هاي مهم تاريخي را تجربه مي کند و از آن زمان، کارنامه نويسي است تا اعمال خود آنها را به نمايندگان واقعی خود در اين بحران هاي تاريخی نشان دهند. »39 لوکاکس اسکات را ستايش می کند زیرا او خواننده را به شرایط اجتماعی واقعی زندگی شخصیتش می بخشد و مشکلات را که از ضرورت تاریخی ناشی می شود، به تصویر می کشد. رمانهای اسکاتلندی نمیتوانند تصور دقیق از لحاظ اخلاقی کامل و مهر و موم شده و مفهومی تاریخی را به نمایش بگذارند، اما به جای آن شرایط اجتماعی که شخصیت را ایجاد می کند: (رمان تاریخی) تصویری از مبانی گسترده زندگی است از وقایع تاریخی در پیچیدگی و پیچیدگی آنها در تعاملات چندگانه با افراد عمل می کنند. (43) لوکاچ همچنین می گوید که به دلیل نوشتن اسکات در طول یک نقطه عطفی در تاریخ، کار او نقطه عطفی در تاریخ است از خود رمان. نه تنها در مورد توضیحات وقایع، بلکه در مورد آنچه لوکاکس می خواند، «بیداری شاعرانه» افرادی است که نقش مهمی دارند: مهم است که ما باید دوباره انگیزه های اجتماعی و انسانی را که منجر به فکر کردن مردم شد (42) این توجه به آنچه که آگاهی شخصیت را تولید می کند، به لحاظ زیبایی شناختی به رمان تاریخی مربوط می شود، به ویژه اینکه آن را مهم تر و با موفقیت به زندگی تحمیل می کند: â € œa کل عکس تاریخی ...
مشاهده لینک اصلی
تمام ناسازگاری های انسانی در اطراف یک غریزه زایمان خلاصه می شود ... و یک غریزه ناباروری مرد در اطراف یک زن می چرخد ... «... جنسیت دیگر به سه بخش تقسیم شده تقسیم می شود و دو نفر از آنها توسط یک فساد که می تواند متوقف شود، اما یک بار و در حالی که در یک جهت \"خانم ها، زنان، دختران\" - دختران که روزی ازدواج می کنند، همسرانشان، که در حالی که به شهرها می روند، دختران برده و زنان که بر آن ها اولین کاستی استراحت می کرد و به آنها در موارد خاص بی فایده بود ... واقعیت بکارت آن ... اما اگر یک مرد ساختمان \"اقتصادی\" خود را بر روی صخره ای از اخلاق بنیاد نهاد، بلکه بر روی ماسه هایی که از اپورتونیسم و اخلاق شکست خورده است € سپس دیر یا زود یک روز محاسبه خواهد آمد. Absalom، Absalom! پر از اسرار تاریک و داستان های شبح مخفی مبهم است - ارواح قدیم افزایش و پیروی از شما در همه جا.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب ابشالوم، ابشالوم!
خرید کتاب ابشالوم، ابشالوم!
جستجوی کتاب ابشالوم، ابشالوم! در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
نظر # 9 از @ سالانه از مرور تمام کتاب های خواندن @ به یک معنا من، به عنوان یک تگزاس، من جنوبی، دولت من، قبلا ملت خود - این دو واژه ها استفاده می شود قابل تعویض به معنای غیر آمریکایی - یک عضو کنفدراسیون، دولت هفتم این کار را انجام داده است، هرچند که بدون برجسته ترین مرد تاریخ ایالات متحده، سام هویستون، از آن به عنوان یک ارمیا تنها در برابر آن هراس است، اما با این حال با رای 166 تا 8؛ و به صورتی دیگر، جنوب من فاکنر جنوبی نیست، جنوب عمیق نیست، حتی حتی جنوب قدیم، بعضی از اجداد من به خاطر بازسازی به سمت جنوبی فرار کردند و به تگزاس رفتند، جایی که ظاهرا خیلی سنگین نبود؛ اما بله، جنوب من، زیرا من خویشاوندان و اجداد خود را برای مبارزه برای وابستگی (احتمالا و احتمالا مرگ) بردگان (احتمالا و احتمالا مرتکب جنایات و شکنجه) کردم و حتی مادربزرگ من هم معمولا به همه سیاهان به عنوانniggers اشاره کرد، @ but notouth، تگزاس که فکر می کند هنوز یک جمهوری است، هنوز هم حاکم است، notSouth که در آن خانواده از خانواده من متولد شده است و در تگزاس پیش رفته است هنوز شعبه دیگری که در ایلینوی شروع شد و به سمت غرب به سمت کالیفرنیا رفت، منع احتمالی از کل جنگ و یا حتی مبارزه برای اتحادیه به طوری که به نوعی زندگی من در تگزاس هیچ ارتباطی با جنوب یا notSouth، با Confederacy یا اتحادیه بیشتر از آن است که با Fr ench Hugenots و Calvinists اسکاتلندی که نام خانوادگی من را به قاره ای تحویل دادند که هیچ مرد سفید پوست بومی نیست. به همین ترتیب، کوئنت کامپسون، من هر دو بخشی از جنوب را احساس می کنم و کاملا درک آن را می دانم، اما از آنجایی که جنوب در سال 1865 درگذشت، من فقط در یک شکاف کوچکی از آنچه که یک بار جنوبی بود، زندگی نمی کنم. و این یک کتاب از جنوب و خانواده است. نه فقط Sutpen قدرتمند، بلکه Coldfields، Compsons. همه خانواده ها از این جنگ ویران شده بودند، بیشترین موافقت با آن، برخی از خود را در اتاق زیر شیروان خود را به اعتراض به آن. کتاب ها با کیفیت اسطوره ای شروع می شوند. رزا کالدفیلد به کوئنت کامپسون از توماس سوپپون توانا می گوید که از رمز و راز و ترور برخاست و خود را امپراوری در شهر کوچک جفرسون میسیسیپی قلمداد کرد. او یک هیولا از یک خانه را با یک معمار ربوده شده فرانسوی ساخته است که با نجارهای وحشی مبارزه می کند - هرگز عادت های نجار خانگی، که همیشه به نام @ Wild @ نامیده می شوند، زیرا این کلمه به تنهایی، فضیلت مطلق اراده او را برجسته می کند که او فقط می خواهد وحشی و حیوانات نیمه دیوانه ای که به ترس و خشونت سخت می اندیشند تا او را یک گیاه قدرتمند بسازند. او یک همسر از یکی از مردم محلی را استخدام می کند و او دو فرزند را می کشد و همیشه به نظر می رسد خفیف، سرد و حتی محاسبه می شود. و برای بسیاری از داستان ما هیچ نظری نداریم که انگیزه او چیست. چرا او می خواهد با چنین نیروی بی رحمانه به برنامه اش حمله کند. در عوض او فقط نیرویی است، او یک موج بزرگ و قدرتمند از سرنوشت خود بر روی زمین است. و در حالی که لایه ها به روایت توسط کونتین و پدرش و رزا و شروه گچ می شوند، کیفیت اسطوره ای شروع به دور شدن می کند. از آنجا که خواننده با هنری و جودیت سوتپن و چارلز بون و واشنگون مواجه می شود. همه در سراسر Sutpen همان است قابل تحمل در مورد او، اما خانواده و دوستان خود شکننده هستند و شکستن مانند بسیار جنوبی خود. چارلز و جودیت در عشق فرو می ریزند، یا شاید آنها عشق نزنند، شاید جودی فقط در عشق فرو می رود و چارلز هیچ مفهومی یا قصد ندارد ازدواج کند، همانطور که او قبلا به یک زن گناهکار است. هنری پدر و پدر و مادرش را از دست می دهد پدرش به او می گوید که چارلز نمی تواند با جودیت ازدواج کند. دلیل در حد حدس زدن است. و بهتر است حدس بزنید که بیشتر آنها تبدیل به واقعیت می شوند. هنری ساتپن را رد می کند چون او دوستش چارلز را به خاطر اعتراف او به اوترون ازدواج کرده است یا اینکه چارلز در واقع ازدواج سابق پسر است. این دو به عنوان واقعیت در نظر گرفته شده اند اما تقریبا همانطور که می توانم بگویم به نظر می رسد فرضیه های زیادی در خصوص شخصیت ها وجود دارد، همانطور که واقعیت واقعی است. شاید چارلز واقعا در عشق به جودیت سقوط کرد و دلیل سکوتش این است که هنری خواسته است که از او دور شود. و حتی اگر آنها نیمه برادر و خواهر و برادر چارلز هنوز هم می خواهد ازدواج با او، او با همان نیروی واهی از اراده به عنوان توماس Sutpen ازدواج کند. و هنری او را می کشد، چه به خاطر تهدید از تجاوز به عنف، و یا بی گناهی یا غلط و یا خون خود را از رنگ های متضاد. هنری او را می کشد اما رزا، تنها کسی که در زمان وقایع زنده زنده است، بیان میکند که او هرگز بدن او را ندیده است. آیا می توانست چارلز حتی کشته شود، هیچ جسمی وجود نداشت، که اسطوره ی صدف ها همان توطئه ای است که چارلز و هنری از جنوب با هم فرار کردند، زیرا جنوب آن کشته شده و دفن شده بود؟ هیچ کدام از شخصیت های ما بدن را نمی دیدند. رزا هرگز چارلز را زنده ندید. تنها یک نام بر روی سنگ قبر وجود دارد. من در پایان این داستان غمگینم. عجیب و غریب به نظر می رسد که غم انگیز ترین داستان است که ما به وضوح می دانیم که درست نیست. اما غم و اندوه از اختراع Shreve، داستان در داستان است. احتمالا ...
مشاهده لینک اصلی
ای پسرم آست اسلوم، پسرم، پسرم آست اسلوم! ای خداوند من برای تو فوت کرده بودم، ایسسسلام، پسرم، پسرم.\nعنوان این رمان از عهد عتیق کتاب مقدس گرفته شده است. داستان پادشاه دیوید و ابسالوم درباره یک پسر است که در برابر پدر و برادرش مجبور است که مجرمان را با خواهرش مقابله کند. اوباما، این همان موضوعات را بر عهده گرفته است. تاموس سوتسن، تمایل عمیق تر به شخصیت مردسالاری بزرگ در سرتاسر یک سلسله قدرتمند، از تجربه ی تحقیر آمیز به عنوان یک نوجوان ناشی می شود، زمانی که او در جلوی خانه یک صاحب مزرعه @ big house @ و گفت: در اثر یک خدمتکار سیاه و سفید که سطل زباله مانند او باید از پشت درب استفاده کنید. من در مورد پسران خود را برای تحمل بار گناهان من و آزار و اذیت و آزار و اذیت من مطرح شده است .. که من ممکن است چشم خود را بر کالاهای من و قاچاقچیان، بر نسل های آنها و فرزندان من صد برابر افزایش پیدا کردند، زیرا روح من از من خارج می شود. فالکلنر به انگیزه های روان شناختی برای اعمال انسان ها، عواقب آن اعمال و عواقب ساختن خود را مورد بررسی قرار داد. در این درگیری ها که سوپپن در این رمان تحت عنوان \"محصولات به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای فاکنرها\"، شاهکار مشخصه قلب انسان در جنگ با خود است، نشان داده شده است. اطلاعات مربوط به برده داری و نژادپرستی، جنایت، محرومیت، برادر زاده، شکست روحیه و اخلاق جنوب غربی در طرح های جاه طلبی سوپنز برای رسیدن به زندگی خود @ طراحی منعکس شده است. داستان توماس ساتپس، نشان دهنده سقوط فرهنگ کشت گیاهان جنوبی جنوب جنوب شرقی اشراف است. او ایدئولوژی های ناقصی را که جنوبی به آنقدر عزیزانه برگزار می شود، به تصویر کشیده است، که آنها برای جنگ به آنجا رفتند، که آنها نسبت به سپری کردن آنها نترسید. تمثیل قوی میان Sutpen، خانواده اش، هر کسی که به او متصل است، و جنگ داخلی است. همانطور که خانواده افزایش یافت و سقوط کرد، خود و دیگران را از بین می برد؛ بنابراین جنگی که از دست داده بود، با همه آن مبارزه برای و در مقابل، در خرابه های چپ بود. پس وجود دارد عجیب و غریب از وجود و بقای جیم Bonds وجود دارد. من فکر می کنم که در زمان جیم Bonds می خواهند به غلبه نیمی از غربی است. مطمئنا، در زمان ما کاملا فراموش نخواهد شد و البته به سمت قطبهای دیگر که مانند خرگوش و پرندگان انجام می شود، دوباره از بین می روند، به طوری که آنها بر روی برف بسیار تیز نشان می دهند. اما هنوز هم جیم باند خواهد بود فاکنر با یک سبک منحصر به فرد از حرکت دایره ای، دور زدن آن را نوشت، و به همین دلیل در چند هزار ساله، که من نیز به آن توجه می کردم، از نخبه های پادشاهان آفریقایی نیز پر شده بود. فاکنر نبوی بود. و از بین بردن، به عقب و جلو کردن بین راویان، از حال حاضر به گذشته به ارائه دوباره. این امر به طور موثری سیکل، پیش بینی شده و کارمایه بود - همانطور که در الغاء به ابسالوم در کتاب مقدس که گناهان پدر بر فرزندان اعمال می شود، @ خشونت علیه خشونت ایجاد می شود. @ با ارتباط حجاب خانوادگی از طریق چهار راوی مختلف (رزا کلدفیلد، آقای فاکنر، خواننده را با کمی اطلاعات در یک زمان، با استفاده از چندین اطلاعات، به تدریج از بین می برد. خواننده به تدریج از انگیزه ها، حوادث، واقعیت ها و زمان بندی آگاه می شود؛ او برای کشف، سوال کردن و تفکیک مجدد از حقیقت کنار گذاشته می شود و می تواند حساب شخصی خود را از آنچه که در واقع تبدیل شده است. تاریخ حلقه به ویژه در مثلث هنری- چارلز جودیت و همچنین با Sutpen-Henry-Charles: آن بسیار قانع کننده ~ هیچ spoilers، کتاب را بخوانید، آن را دریافت کنید. هنگامی که تمام قطعات به جای می آیند، تنها این واقعیت است که Absalom! کار هنری است. فالکنر اعتیاد آور است. من شروع به خواندن رمانهای فاکنرها بیش از یک دهه پیش، زمانی که کتاب باشگاه Oprahs تحت فشار قرار دادن تابستان فاکنر قرار گرفت. این ها خواندن و لذت بردن بود، رمان های راحت تر. بنابراین من برای چالش ابسالوم مبارزه کردم! فاکنر ملت خارجی خود را با یک زبان منحصر به فرد و بی نظیر که بعضی از آنها ممکن است به عنوان @ فاکنرزر @ و یا @ فالکنری توصیف کنند، به دست آوردند. @ این است که تا کنون در Absalom آشکار است! و به عنوان یک بازدید کننده که می تواند زبان یک کشور بیگانه را مقابله کند، در ابتدا ضربان قلب را تکرار می کند، باید بارها و بارها مجددا تکرار شود، مدت زمان زیادی را صرف آن می کند، کلمات را با هم مخلوط می کند، جذب می شود، جذب می شود. قبل از اینکه مغز تنظیم کند؛ واژگانی استادان، ریتم، سرعت، شعر را می گیرند. این تبدیل به یک سمفونی شاعرانه به چشم می شود. رهبری فاکنر زمین را از طریق ابسالوم! به طرز شگفت انگیزی ناامید کننده بود اما فوق العاده و به همان اندازه لذت بخش بود. یکی از راویان، کوئنتین کمپسون، شخصیت اصلی در The Sound and Fury است - یکی برای اضافه کردن به لیست فاکنر من در حال رشد من.
مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** من نمی دانم آنچه در مورد این کتاب بود، اما آن را کاملا من را منفجر دور. من یادداشت های صخره ای را می خواهم (در واقع یادداشت های جرقه ای که بسیار بهتر هستند) برای درک آنچه اتفاق می افتد مورد نیاز است. من حدس می زنم که کمی خواننده ی ADD را می توانم بپذیرم، و به نظر من معمولا سخت است که من از تراکم های انبوه پیروی کنم ... من ترجیح می دهم که زبان فطری، که فاکنر به خوبی کار می کند، اما با توجه به نکات قابل اطمینان، این داستان. افراد مختلف داستان مشابهی را در مورد جنوب بیان می کنند. (ولز! شما فکر می کنید من بیشتر از این می دهم!) همچنین این چیزی است که من معتقدم، طولانی ترین جمله در ضبط است .... 15 صفحه! من قبول میکنم نمیتوانستم همه چیز را بپیماییم، اما آن را لعنت کرد. فاکنر گفت، جاه طلبی او این بود که تمام دنیا را به یک جمله بگذاریم. و اگر او آن را انجام داد، هنوز هم آن را ترسناک و سعی می کرد همه چیز را پایین بکشد. من به معنای واقعی کلمه می خواستم یک دوست من را در وسط شب بخوانم و تقاضا کنم پاسخی به برخی سوالات شخصی شخصی درباره شخصیت بدهم اخلاق و خودت شک و تردید. من @ دیدن @ این کتاب ... چشم انداز آن به من نشان داد، با تشکر از پرو بی نظیر با شکوه و SparkNotes. یکی از غنی ترین خواندن تجربیات زندگی من *** و اکنون من آن را دوباره برای خواندن کلاس در این ترم است. من فکر نمی کنم هر چیزی را بتوان از اول وقت بخواند. قدرت باقی می ماند اما من کنجکاو هستم که این موضوع را به یک انتقاد سیاسی تبدیل کنم. این خود را به خوبی به چنین خوانی می اندازد، من دقیقا کنجکاو هستم دقیقا همان چیزی است که آن را خواهم گذاشت ... *** من مقاله ای را که در مورد آن نوشتم در متن با انتقاد خاص مارکسیستی نوشته ام: در فصل \"فرم کلاسیک\" از ژانر تاریخی، گرگ لوکاس، تمایزی حیاتی میان آنچه که او در نظر می گیرد رمان های تاریخی است و آنچه را که او را رمان واقعی و اساسا تاریخی می داند، می سازد. او فقط ادعا می کند که فقط \"طنز\" و یا نوع نامعقولی از رمان تاریخی است که در مورد تمایل به انتخاب و تمیز کردن لباس های کاملا خارجی خود است. نه تنها روانشناسی شخصیتها، بلکه رفتارهایی که به تصویر کشیده شده، کاملا از روزنامه نویس است. »(19) او این را« خرابکاری »نامید و از آن برای« تصویر وفاداری هنری » از یک دوره تاریخی مشخصی برخوردار است. (22) او رمانهای سر والتر اسکات را برای حاوی چه چیزی برای لوکاکس ستایش می کند، دقیقا به طور دقیق تاریخی است، یعنی مشتق شخصیت شخصیت ها از ویژگی های تاریخی آنها سن (24 سال) .هیچ کس نمی تواند بدون یک زمینه اجتماعی باشد، و زمینه اجتماعی از تاریخ به وجود می آید. لوکاکس تأکید می کند که افراد عادی می توانند ببینند که تاریخ در واقع ایجاد افراد منفرد یا چیزهایی است که در آن اتفاق می افتد اما در عوض مشارکت فعالانه در تحولات اجتماعی به وجود می آید: توده ها دیگر تصور یک وقایع طبیعی - اگر تجربیاتی مانند این با این نکته آشنا باشند که تحولات مشابه در سراسر جهان اتفاق می افتد، این باید احساس اول را به شدت تقویت کند تا اینکه چنین چیزی به عنوان تاریخ وجود داشته باشد ، این یک فرآیند بی وقفه از تغییرات است و در نهایت تاثیر مستقیم بر زندگی هر فرد دارد. (23) لوکاکس رمانهای سر والتر اسکات را برای داشتن شخصیتهایی که تنها آن کاراکترهایی را دارند که شخصیت های اجتماعی هستند (حتی از لحاظ اجتماعی سودمند) که با شرایط تاریخی زندگی می کنند که در آن زندگی می کنند. او با اعتقاد به بالزاک نقل قول می کند: رمان های \"Scott\" به سمت قهرمانان بزرگ به همان شیوه ای که تاریخ خود را انجام داده است، زمانی که نیاز به ظاهر آنها بود، حرکت کرد. بنابراين خواننده تجربيات تاريخي شخصيت هاي مهم تاريخي را تجربه مي کند و از آن زمان، کارنامه نويسي است تا اعمال خود آنها را به نمايندگان واقعی خود در اين بحران هاي تاريخی نشان دهند. »39 لوکاکس اسکات را ستايش می کند زیرا او خواننده را به شرایط اجتماعی واقعی زندگی شخصیتش می بخشد و مشکلات را که از ضرورت تاریخی ناشی می شود، به تصویر می کشد. رمانهای اسکاتلندی نمیتوانند تصور دقیق از لحاظ اخلاقی کامل و مهر و موم شده و مفهومی تاریخی را به نمایش بگذارند، اما به جای آن شرایط اجتماعی که شخصیت را ایجاد می کند: (رمان تاریخی) تصویری از مبانی گسترده زندگی است از وقایع تاریخی در پیچیدگی و پیچیدگی آنها در تعاملات چندگانه با افراد عمل می کنند. (43) لوکاچ همچنین می گوید که به دلیل نوشتن اسکات در طول یک نقطه عطفی در تاریخ، کار او نقطه عطفی در تاریخ است از خود رمان. نه تنها در مورد توضیحات وقایع، بلکه در مورد آنچه لوکاکس می خواند، «بیداری شاعرانه» افرادی است که نقش مهمی دارند: مهم است که ما باید دوباره انگیزه های اجتماعی و انسانی را که منجر به فکر کردن مردم شد (42) این توجه به آنچه که آگاهی شخصیت را تولید می کند، به لحاظ زیبایی شناختی به رمان تاریخی مربوط می شود، به ویژه اینکه آن را مهم تر و با موفقیت به زندگی تحمیل می کند: â € œa کل عکس تاریخی ...
مشاهده لینک اصلی
تمام ناسازگاری های انسانی در اطراف یک غریزه زایمان خلاصه می شود ... و یک غریزه ناباروری مرد در اطراف یک زن می چرخد ... «... جنسیت دیگر به سه بخش تقسیم شده تقسیم می شود و دو نفر از آنها توسط یک فساد که می تواند متوقف شود، اما یک بار و در حالی که در یک جهت \"خانم ها، زنان، دختران\" - دختران که روزی ازدواج می کنند، همسرانشان، که در حالی که به شهرها می روند، دختران برده و زنان که بر آن ها اولین کاستی استراحت می کرد و به آنها در موارد خاص بی فایده بود ... واقعیت بکارت آن ... اما اگر یک مرد ساختمان \"اقتصادی\" خود را بر روی صخره ای از اخلاق بنیاد نهاد، بلکه بر روی ماسه هایی که از اپورتونیسم و اخلاق شکست خورده است € سپس دیر یا زود یک روز محاسبه خواهد آمد. Absalom، Absalom! پر از اسرار تاریک و داستان های شبح مخفی مبهم است - ارواح قدیم افزایش و پیروی از شما در همه جا.
مشاهده لینک اصلی