کتاب عشق جایش تنگ است

اثر آلیس مونرو از انتشارات قطره - مترجم: نجمه رمضانی-نوبل ادبیات



آلیس مونرو به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان زندگی ما، بارها و بارها به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان زندگی شناخته شده است. یک شهرت است که سالها در حال رشد است. داستان هایی که در اینجا گرد آمده اند حدود یک چهارم قرن است که از برخی از اولین کتاب های خود، خدمتکار گمشده و خورشید مشتری از طریق مجموعه ای از بهترین فروش خود، من> فرار کرد

در اینجا موارد مورد علاقه ای مانند «ضرب و شتم سلطنتی» وجود دارد که در آن یک دختر جوان، پدر و مادرش، تنش شرایط خود را در مراسم مجازات و آشتی آزاد می کنند؛ "دوست جوانم" که در آن زن می فهمد که مادر سختش خیلی متفاوت از خودش نیست؛ و "عشق یک زن خوب" که در آن هنگامی که جرم و جنایت در حال ظهور است، زن باید انتخاب کند که آیا به مردی که قصد ازدواج دارد اعتقاد داشته باشد.

همدردی بی نظیر Munro برای شخصیت های او، عمق درک او از طبیعت بشر، و فیض و تعجب از روایت او را به یک داستان غنی و لاغر و خالص اضافه کنید. مانند سرباز جنگ جهانی اول در داستان عنوان، نامه هایی که از طرف مقابل به یک کتابدار کوچک شهر می داند، نمی داند که زندگی اش را برای همیشه تغییر دهد، شخصیت های بی نظیر مونرو، خود را در قلب خود قرار می دهند و نگه دارند.


خرید کتاب عشق جایش تنگ است
جستجوی کتاب عشق جایش تنگ است در گودریدز

معرفی کتاب عشق جایش تنگ است از نگاه کاربران
من قبول می کنم که با این یکی از پرچم های رقابت کند. مونرو جایزه نوبل را به دست آورد و من - کانادایی، یکی از فارغ التحصیلان غربی و عاشق ادبیات - خجالت کشیدم که بفهمم که او هرگز چیزی از او خواند. حداقل این که من می توانم به یاد بیاورم. من واقعا از اولین داستان دوتایی در این مجموعه لذت بردم، که از همین شخصیت ها پیروی می کرد. آنها مربوط بود، آنها در جنوب غربی انتاریو زندگی می کردند و در دنیای آموزش عالی زندگی می کردند. من دوست داشتم که بتوانم تنظیمات را تصویر کنم و کاراکترها را برای من به ارمغان آورد. اما هرچه بیشتر بخوانم، بیشتر شروع به خسته شدن کردم و مجبور بودم کتاب را برای مدت طولانی تنظیم کنم. من فکر می کنم داستان های کوتاه به معنای لذت بردن در spurts کوچک، شاید خواندن این مانند رمان بود که چگونه آن را در نظر گرفته شده بود مصرف شود. در هر صورت خواندن چند داستان پشت سر هم متوجه شدم که اکثر شخصیت های اصلی این داستان ها بسیار شبیه به هم هستند: زن، میانسال (یا بزرگتر) و به نوعی ناراضی. داستان ها افسرده و نوع قابل پیش بینی بود. Arent هیچ زن و شوهر متوسط ​​ساله ای نیست که شوهرش را تقلب کند یا شوهرانش را که در جنوب غربی انتاریو زندگی می کنند، تقبیح کند؟ مونرو و جایزه بین المللی او راضی هستم. شاید من چیزی از دست ندهم باید من باشم

مشاهده لینک اصلی
آلیس! آیا کسی بهتر است؟ او مقدمه ای برای داستان های کوتاه و ادبیات کانادایی بود. نوشتن او باعث می شود که من تقریبا در هر صفحه متوقف شود و تعجب می کنم که چگونه می تواند یک رابطه یا احساس را به عنوان یک شگفت انگیز به عنوان او انجام دهد ... و سپس من به سرعت صفحه بعدی را می خورم و دوباره همه را شگفت زده می کنم. زمان، پس از زمان، پس از گذشت زمان و آه، این داستان ها را چند بار خوانده اید. من فکر می کنم این کتابی است که بیشتر از کتاب های منحرف شده در قفسه و شاید کتاب با شکوه ترین من (در واقع من آن را بیش از حد تحمل به عنوان مورد نیاز خواندن کانادا به دوست که اخیرا نقل مکان کرد از فرانسه). این مجموعه هفده داستان که توسط مونرو انتخاب شده است به ترتیب آنها نوشته شده است، بنابراین شما می توانید از تکامل به بعد و بعد از آن دوباره تمام لذت ببرید. - اشلی Audrain، مدیر تبلیغات

مشاهده لینک اصلی
من این واقعیت را تحسین می کنم که وجود عادی ظاهری می تواند در داستان هایش جذاب باشد و من شهر کوچک و کوچک کانادا را که زندگی می کنم و احساس می کنم، تصویر می کنم. اما تقریبا 500 صفحه داستان کوتاه که زنان را به نوعی دچار آشفتگی می کند، ممکن است برای خواندن همه چیز خیلی زیاد باشد. من پیشنهاد می کنم هر داستان را بخاطر بسپارید که از یک تا چند وقت دیگر. برخی داستان های درخشان وجود داشت که عمیقا به من مراجعه کردند.

مشاهده لینک اصلی
کمال Prozaic اگر من فقط دو کلمه داده شد برای توصیف دستاورد آلیس مونرو â € œprosaic کمال \"باید آن باشد. اعتراف می کنم آن را کاملا از من snobbish بود. من شهروندی خودم را، یک تحلیلگر برجسته ادبیات (و تحسین)، و آن را به عنوان اینکه این کافی نیست - جایزه نوبل برای دانستن و بلافاصله تبدیل شد اگر من فقط دو کلمه داده شد توصیف کمال مطلق آلیس مونرو را باید توصیف کرد. اعتراف می کنم که کاملا از من ناامید شده است. شهروند کانادایی من، یکی از استادان برجسته ادبیات، تحلیلی عاشقانه (و هورتواتور) را گرفت، و به نظر می رسید که این جایزه نوبل به اندازه کافی برای آشنایی و بلافاصله با نابغه ادبی آلیس مونروس نبود. هنگامی که نگاه کردم، در اولین نگاه عشق بود. من بهترین داستان ها یک کیسه ی مخلوط است، اما ترکیبی قوی است. آن را با Royal Beatings از نه یک، ده، یازده، دوازده ساله Rosie شروع می شود. این عواطف پدر و مادر همه چیز عادی، چنین روشی خونین را در روانۀ او گذاشت که حتا یک استاد مانند مونرو هم نمیتوانست در اینجا به یک داستان واحد محدود شود. این داستان ها در شهر میلس سیتی، مونتانا (شاید متوقف ترین گودال فلسفی در مجموعه) ادامه دارد. جایی که یک تجربه نزدیک به مرگ کودک، یک مادر را به یک بازی حیاتی که در آن زندگی می کند، می کشد. متفاوت است داستان دیگری با خم فلسفی است، اما کشف مودیسویودی متناوب، که در آن ما و مردم ما واقعا مورد توجه قرار گرفته بودند، عملا (نه فقط مفهومی) فانی بودند، بلکه به دنبال کاربرد فلسفه استدلالی است. ایستگاه بیابان یک داستان کین و توانایی با پیچ و تاب و تبر است که عمیق به آینده می افتد در حالی که Vandals داستان ظریف، اما کاملا مزاحم سوء استفاده جنسی است. داستان پیشین در مجموعه، فراری، کمال ادبی خالص است. بله، پروفسور که من را به مونرو معرفی کرد، این کار را با این داستان انجام داد، اما، در نهایت آن را خواند، باید قبول کنم که فکر نمی کنم که خواندن یک رمان 400 صفحه ای می تواند به همان اندازه خلط احساسی ایجاد کند که مانرو در این 35 صفحه صرفا داستان نهایی، خرس که در کوهستان آمده است، در دو حساب غیر معمول است. اولا (اگر چه در مورد یک زن است) از یک دیدگاه مردانه گفته شده است؛ و دوم، این داستان عاشقانه ای است که نشان می دهد زنی که به لحاظ متناقضی عشق خود را پس از از دست دادن همه چیز، از جمله خود اوست. باید اظهار داشت، فقط ذکر قابل توجه من هستند که هر کدام به راحتی می توانند هزینه ورود به کل مجموعه را پرداخت کنند. اما توجه داشته باشید که توطئه های تسلطی و حوادث تلخوئیدی با ارزش زندگی، حداقل دلایلی هستند که شما در آنها سرمایه گذاری می کنید. شیطان در جزئیات است: یکی از اولین چیزهایی است که به خواننده در مورد داستان های مانوروس اعتصاب می کند توجه او به وسواس و دلهره آور است به جزئیات بوی بوش سدر، یک نگاه مخفیانه، یک برگ خرد شده یا یک ماده پاستایکلی به او می بخشد؛ زیرا او می داند که با وجود شیفتگی ظاهری ما با افراط گرایی تودوری، دقیقا این جزئیات دقیق و به ظاهر بی اهمیت است که هر ظاهر معنایی را به ما غیر قابل باور زندگی می کند. آیا آزاد؟: بازتاب من می بینم که فراخوانی اسپینوزا در ضرب و شتم سلطنتی که این مجموعه را باز می کند ممکن است کاملا غیر قابل پیش بینی باشد. افراد خودخواه، مترقی و آزاد، ما به ما آموخته ایم که خودمان را به عنوان ستون های جامعه ای که فقه، اخلاق و پیشرفت آن ها امکان پذیر است، ببینیم. اما Munro مفهوم اسپینوزا را تصدیق می کند که نیروهایی که اقدامات ما را انجام می دهند، اساسا بیگانه هستند؛ که کمک به خود ممکن است خود اشتغالی باشد و این اراده آزاد چیزی بیش از گذشته است که خود را بدون هیچ مشکلی به حال خود رها می کند و در عین حال تصور می کند. بعد از همه، این بار تاریخ است که Rosie مورد سوء استفاده سلطنتی را به گرایش های سنتی خود در خاورمیانه خدمتکار هدایت می کند؛ که نوه های گره خورده را به یک پدربزرگ مرگبار در ایستگاه بیابان تبدیل می کند و این یک بی نظمی غیر قابل توضیح از مسیحیان مقدس متولد و مجرد در Vandals را توضیح می دهد. همانطور که جورجیا، شخصیت دیگری به نام Differently، آن را به روشنی بیان می کند: مردم تغییرات قابل ملاحظه ای را ایجاد می کنند، اما تغییراتی که آنها تصور می کنند. در حقیقت، تغییرات تغییری نیست، اما تحقق آن این است که اسپینوزا از ما می خواهد، درک محدودیت های ما را می فهمد و کشف نیروهایی را که به طور مخفیانه خود را به ما تحمیل می کنند، شاید تنها آزادی ما باشد. برای این که یکی دیگر از راه های (همانطور که می بینیم داستان های فوق الذکر می گویند) در حالی که ممکن است ما محصولاتمان را نیز تولید کنیم - و در اینجا امکان اخلاق وجود دارد. Rosetta Stone به روح زنان: هر داستان در مجموعه خود، خود محصور ، عرصه ی اخلاقی. ما ممکن است از وضوح، حل و فصل و رعایت اخلاق دلخوریم اما بسیار شبیه در دنیای اطراف ما، مقدسات و شهیدان در جهان های مونروز وجود ندارد. به عنوان خالق آنها (و هر یک از شخصیت های او) عمیقا اخلاقی است اما هرگز اخلاقی نیست. تنها یک فرمان مقدس است که به پروژه مونروس پرومتین هدایت می کند: و این است که ذات غیر قابل انکار را روح زن در صفحه قرار داده و اجازه دهد ر ...

مشاهده لینک اصلی
این مجموعه ای از داستان هایی است که از آثار مختلف مونرو گرفته شده و به عنوان نماینده ترین سبک او انتخاب شده است، که نه دوازده سال پیش، به او اجازه داده شد که جایزه نوبل شایسته ادبیات را کسب کند. دادن قضاوت منحصر به فرد و جهانی از این کتاب برای من دشوار بود، زیرا اولین بار است که من به این نویسنده و بسیاری از موضوعات مورد بررسی او رسیدم. همانطور که اغلب اتفاق می افتد، برخی از آهنگ ها به من بیش از دیگران است، اما در تمام استعداد در حال ظهور در ساخت پیچیدگی dellanimo انسان از طریق تجزیه و تحلیل unattenta از زندگی روزمره و روابط میان فردی، ساخته شده با سبک توصیفی اما در همان زمان خشک و عاری از تزئینات را تحت تاثیر قرار داده اند. جو از تنهایی از شخصیت های خود به من یادآوری بسیار نقاشی از ادوارد Hopper.Tra داستان های مورد علاقه من: (هشدار دهنده) (مشاهده اسپویلر) [-Botte پادشاه @ @ گدا وLa: هر دو گرفته شده ازChi آیا شما شما فکر می کنم @ ستاره رز، اولین دختر و سپس یک دانش آموز کالج و مادربزرگ فلو. مونرو بسیار خوب است، در چند خط، شارپ، روشن و مایع زبان، که بلافاصله به خواننده و کشیدن در گردباد از احساسات و عواطف که تحریک و تشجیع اول ladolescenza رز، که با رابطه طوفانی خود با فلو ضبط و، در داستان دوم ، رابطه بین رز و دوست پسر پاتریک. امتیاز: 4 **** -Miles City، مونتانا @: یک خانواده و یک سفر ماشین که تنها یک تراژدی می شود. تأملاتی در زندگی به عنوان یک زن و شوهر، sullessere والدین مسئول (موضوعات به شما احساس بسیار معدن در حال حاضر) با چنین وضوح و عمق گفت به طور کامل درگیر خواننده در آن سفر و کوچک خاص که تبدیل به طور ناگهانی به خصوص جهانی است. رتبه: 5 ***** - @ بر خلاف @: دوستی ها و ازدواج هایی که در خیانت ها، از سوی دیگر و خودشان از بین رفتند، زیرا @ تغییرات بزرگی ایجاد می کند، اما آنها هرگز تصور نمی کنند. @ Rating: 4 ** ** - @ بیایید برو برو: داستان که عنوان مجموعه را می دهد شاید یکی از محبوب ترین هاست. آغاز پیوند مذهبی بسیار موفق بود، بلافاصله درگیر شد. حتی در اینجا، فرار را در حال حاضر دوست دارد و سپس سالها بعد به شکل ارواح باز می گردد و با وجود لوئیز، گزینه های او و انتخاب های او، به سوء قصد سوق می دهد. امتیاز: 5 ***** - @ خرس بر کوه @ آمد: به طور masterfully همه چیز را به پایان می رسد، اما این کار را با تحریف چشم انداز، که دیگر زن نیست که تقریبا تمام داستان ها را نفوذ کند. این بار، شخصیت اصلی فیونا، نمیتواند دیدگاه عقلانی از وقایع را به وجود آورد که تحت تاثیر زوال عقل است. در اینجا پدیدار مشکل از سن و مونرو پس از آن را به ما با چشم گرانت، شوهرش نشان می دهد که فیونا کند به رسمیت نمی شناسد، اما با این وجود تلاش برای نگه داشتن پای خود را در عروسی loblio مبارزه خود که خاطرات فیونا احاطه کرده است. بی شک ترین داستان در حال حرکت است. رتبه بندی: 4 **** (پنهان کردن اسپویلر)]

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب عشق جایش تنگ است